آتش‌بس میان حماس و رژیم صهیونیستی؛ از اهداف طرح تا آینده آن

رژیم صهیونیستی در صورت پذیرش طرح آتش‌بس 5 ساله با حماس، ضمن مهار مبارزان شجاع فلسطینی، كمترین هزینه ممكن را برای برخورداری از آرامش، امنیت و ثبات پرداخت خواهد كرد.

اختلافات فلسطین و رژیم صهیونیستی، ریشه‌­دار و طولانی است. مسئله‌­ای که با وجود تلاش‌های فراوان، هیچ‌گاه نتوانسته جوابی برای خود بیابد. این مسئله و زخم عمیق، نه با جنگ و خونریزی التیام یافت، نه با ورود به مذاکرات صلح. واکاوی تاریخ فلسطین معاصر نشان می­دهد که در سرزمین زیتون، صبح با گلوله آغاز می‌شود و شب با لبخندهایی که دست در دستان میانجی‌ها دارند پایان می‌یابد. این طنز تلخ و سراب مانند، مدام در تاریخ خشونت­های داخلی فلسطین تکرار شده است. به عنوان مثال، در روز های اخیر به نقل از الشرق الوسط، برخی منابع فلسطینی اعلام کردند که حماس درصدد توافق با طرح آتش بس پنج ساله با رژیم صهیونیستی در ازای ایجاد بندر شناور در نوار غزه است. این پیشنهاد از سوی قطر مطرح شده و از حمایت ترکیه نیز برخوردار است. گفته می­‌شود رژیم صهیونیستی نیز با طرح ایجاد بندر شناور در غزه تحت نظارت بین المللی موافقت کرده است.

اما همان گونه که تاریخ اشغال فلسطین حکایت می‌­کند، این نخستین باری نیست که بحث آتش‌بس میان‌مدت و یا بلندمدت میان حماس و رژیم صهیونیستی مطرح می‌­شود و این مذاکرات مسبوق به سابقه است. بر این اساس سوالاتی که در اینجا مطرح می­‌شود این است که: « 1- به طور کلی پیشینه صلح رژیم صهیونیستی و فلسطین خصوصاً صلح بلندمدت میان حماس و رژیم صهیونیستی چگونه است؟ 2- دلایل یا اهداف و نفع و یا ضررهای هر دو از طرح اخیر در شرایط فعلی منطقه چیست؟ 3- موضع جنبش فتح، قسام (شاخه نظامی حماس) و جهاد اسلامی در روند مذاکرات صلح چیست؟ 4- نقش دیگر بازیگران منطقه­‌ای مخصوصاً قطر و مصر در این طرح چگونه است 5- در نهایت احتمال موفقیت این طرح تا چه اندازه است؟» در ادامه سعی شده است تا ذیل محورهای جداگانه به سوالات مطرح شده با استناد به اطلاعات موجود در این زمینه پاسخ داده شود.

1- پیشینه صلح بلندمدت میان حماس و رژیم صهیونیستی

به نظر می‌­رسد لازمه بررسی پیشینه صلح میان میان حماس و رژیم صهیونیستی، تأمل در سابقه صلح و توافقات میان رژیم صهیونیستی و فلسطین و حتی برخی کشورهای عربی در کلیت آن است. توضیح آنکه پس از تأسيس رژيم جعلي اسرائيل در 15 مه سال 1948 در سرزمين فلسطين چندين جنگ بين اين رژيم و كشورهاي عربي در گرفت كه مهمترين آنها جنگ­‌هاي  سال 1948 (يك روز پس از تاسيس رژيم صهيونيستي)، سال 1967 (موسوم به جنگ شش‌روزه) و 1973 (موسوم به جنگ رمضان) بودند. در همین راستا، از دهه 70 ميلادي تلاش‌هاي موازي براي برقراري سازش توأمان ميان رژيم اسرائيل و فلسطين از سوي آمريكا و و در برخی مواقع با دیگر متحدانش صورت گرفته است كه اصلي‌ترين هدف اين تلاش‌­ها مشروعيت بخشيدن به رژيم اشغالگر بوده است. در خلال اين سال­‌ها برخي كشورها مانند مصر و اردن با رژيم صهيونيستي قرارداد صلح امضا كردند ولي برخي ديگر حاضر به امضاي چنين پيماني نشدند. اینک نیز میان حماس و رژیم صهیونیستی طرحی مطرح شده است که به لحاظ وجه عملیاتی آن شک و تردید زیادی وجود دارد. در ادامه به برخی از مهمترین قراردادها و پیمان های صلح به اجمال پرداخته می­‌شود.

1-طرح صلح راجرز و طرح ابتكاري سادات 1970-1972 2-كنفرانس مادريد 1991. 3-پيمان اسلو 1993. 4-توافقنامه‌هاي 1996تا1999 الف-توافقنامه هبرون ب-يادداشت تفاهم رودخانه واي 5-يادداشت شرم الشيخ اول 6-مذاكرات كمپ‌ديويد 7-پيشنهاد كلينتون و مذاكرات طابا 8-اجلاس بيروت و طرح صلح عربي 9-نقشه راه براي صلح 10-پيمان غير رسمي ژنو 11-اجلاس شرم الشيخ دوم 12-مذاكرات سالهاي 2007 تا 2009 13-كنفرانس آناپوليس 14-مذاكرات مستقيم 2010. 15- توافقات حماس و رژیم صهیونیستی در سال‌های 2012 و 2014، 16-توافق 5 ساله فعلی میان حماس و رژیم صهیونیستی[1].

تل‌آویو امیدوار است با استفاده از فرصت مذاكره با اعراب به صلحی نسبی دست یابد و سپس با استفاده از اهرم فشار دولت‌های عرب، جهاد اسلامی و سایر بازیگران غیرهمراه با رژیم صهیونیستی را هم وادار به پذیرش شرایط جدید كند

2- دلایل و اهداف هر دو طرف از طرح اخیر در شرایط فعلی منطقه

به نظر می­‌رسد که رژیم صهیونیستی به خود صلح نمى­‌انديشند بلکه به صلح به عنوان یک تاکتيک و ابزار براى تحقق برخی اهدافشان چون کسب وجهه، نابودی مقاومت و ایجاد ابزاری برای کنترل بیشتر منطقه بخصوص از طریق بندر شناور نگاه مى­‌کنند. به عبارتی، هدف اصلى از پذیرش طرح توافق، برای رژیم صهیونیستی، پرداخت هزینه‌­های حداقلى صلح، آنگونه که مد نظر فلسطينى‌ها است،‌ نمى‌­باشد. بلکه رژیم صهیونیستی از يک سو، به دنبال دوری از شرايط بحران دائمى و رويارويى فرسایشى است و از سوى ديگر درتلاش براى بهبود تصوير منطقه­‌اى و بین‌المللی اين کشور و همچنین کنترل بیشتر بر منطقه از طریق همدستان آمریکایی و بین‌المللی خود است. بنابراین، رژیم صهیونیستی با اين کار به دنبال ایجاد فضای تنفس منطقه‌اى و بين‌المللى و محو يا کمرنگ ساختن اين اتهام طبيعى است که یک دولت اشغالگر، زورگو و توسعه‌طلب است[2].

از طرف دیگر، آنچه در ظاهر به نظر می‌­رسد این است که توافق پیش‌بینی شده در صورت تحقق، در آینده نزدیک با ظهور نشانه‌های بهبود روابط میان حماس و مصر همزمان می‌شود چراکه توافق‌نامه امنیتی موجب کنترل نسبی حماس بر مرزها و همکاری در برخی مسائل امنیتی مربوط به امنیت مصر می‌شود. در همین راستا، گشودن گذرگاه رفح از سوی مسؤولان مصری نشانه‌ای از نزدیک شدن مصر و حماس است. علاوه بر این، حماس در مطرح کردن این توافق، مسأله لغو محاصره غزه و پایان درد و رنج ساکنان این منطقه را مد نظر قرار داده است، زیرا ظاهراً در سایه آن شدت محاصره تخفیف پیدا می‌کند و روند بازسازی تسریع و بندر شناوری که تحت نظارت طرف‌های بین‌المللی قرار می‌گیرد، احداث می‌شود. با این وجود، مقولات گفته شده تنها ظاهر قضیه است.

زیرا در آن سوی قضیه به نظر می‌­رسد که ظاهراً سیاست جدید رژیم صهیونیستی مبتنی بر دور زدن دولت وحدت ملی است. تل‌آویو امیدوار است با استفاده از فرصت مذاكره با اعراب به صلحی نسبی دست یابد و سپس با استفاده از اهرم فشار دولت‌های عرب، جهاد اسلامی و سایر بازیگران غیرهمراه با رژیم صهیونیستی را هم وادار به پذیرش شرایط جدید كند. علاوه بر این،‌ طرح توافق فعلی از سوی دیگر قابل چانه‌زنی است. توضیح آنکه در این طرح امكان چانه‌زنی بر سر مقولاتی چون عدم احداث فرودگاه در غزه، کنترل غزه و خلع سلاح آن و به رسمیت شناختن موجودیت رژیم صهیونیستی توسط گروه‌های مبارز و رادیکال وجود دارد. رژیم صهیونیستی بدین ترتیب در صورت پذیرش طرح آتش بس 5 ساله به عنوان زیربنای مذاكرات، ضمن مهار مبارزان شجاع فلسطینی و وادار كردن گروه‌هایی چون حماس و جهاد اسلا‌می به پذیرش توافق حاصل شده میان تل‌آویو و آنها، كمترین هزینه ممكن را برای برخورداری از آرامش، امنیت و ثبات پرداخت خواهد كرد.

هدف اصلى از پذیرش طرح توافق، برای رژیم صهیونیستی، پرداخت هزینه­های حداقلى صلح، آنگونه که مد نظر فلسطينى‌ها است،‌ نمى­باشد. بلکه رژیم صهیونیستی از يک سو، به دنبال دوری از شرايط بحران دائمى و رويارويى فرسایشى است و از سوى ديگردرتلاش براى بهبود تصوير منطقه­اى و بین المللی اين کشور  و همچنین کنترل بیشتر بر منطقه از طریق همدستان آمریکایی و بین المللی خود است

3- موضع جنبش فتح، قسام (شاخه نظامی حماس) و جهاد اسلامی

برخی از اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح مانند جمال محیسن معتقد است که هرگونه توافق آتش‌بس بلندمدت که میان حماس و رژیم صهیونیستی امضا شود عامل تشدید اشغالگری این رژیم در کرانه باختری، قدس و غزه و از بین رفتن وحدت ملی فلسطینیان می­‌شود[3]. بنابراین، حقیقت آن است که جنبش فتح با حمله به حماس به دلیل مذاکره با رژیم اشغالگر مدعی است که حماس در طول 22 سال از زمان امضای توافقنامه اسلو در حالی که خودش مشغول خیانت بوده، مذاکره‌کنندگان با رژیم صهیونیستی را همواره تکفیر کرده است و از سازمان آزادی‌بخش که با هدف پایان دادن به اشغال با پایبندی به اصول ثابت فلسطینی مذاکره می­‌کرد، خواستار توقف مذاکرات بود و حالا پس از توقف مذاکرات، خود مستقیم و غیرمستقیم مشغول مذاکره است. این مسئله از نظر آنها خلاف منافع ملی فلسطینیان است.

از طرف دیگر، گرچه جهاد اسلامی نیز و سران گردان قسام نیز هنوز موضع کاملاً مشخصی در رابطه با این توافق نگرفته‌اند اما تجربه مذاکرات نشان می‌دهد که اکثراً از منظر نیروهای جهاد اسلامی، ادوار جدید مذاکرات صلح فلسطین، معامله بر سر مساله فلسطین است. از منظر آنها، دشمنان تلاش می‌کنند که فلسطین تجزیه شده را بار دیگر تقسیم کنند و ماهیت نبرد با «صهیونیست‌ها» را به درگیری طایفه‌ای و مذهبی تغییر دهند. رژیم صهیونیستی با معرفی کردن فلسطین به عنوان «کشور» یهودیان، سعی در مشروعیت بخشیدن به کارهای خود را دارند. در همین راستا، اخیراً یوسف الحساینه از رهبران جنبش جهاد اسلامی فلسطین تاکید نمود که حتی کمک تسلیحاتی اخیر آمریکا به رژیم صهیونیستی، بیانگر جانبداری کامل این کشور از اهداف و طرح­های رژیم صهیونیستی برای سیطره بر منطقه است. بنابراین، نه جهاد اسلامی و نه ظاهراً جنبش فتح، تا کنون در جریان برقراری این طرح و اجرایی شدن آن همکاری ننموده­‌اند. البته درباره مخالفت فتح با طرح توافق، باید متذکر شد که با توجه به سابقه همراهی فتح با رژیم صهیونیستی، با قاطعیت تمام نمی­‌توان گفت که فتح با مذاکرات حماس و رژیم صهیونیستی مخالف است.

4- نقش دیگر بازیگران منطقه­‌ای مخصوصاً قطر و مصر در این طرح

حقیقت آن است که اشتباهات پی‌درپی حماس، زمینه ورود برخی کشورهای سازش‌پذیر با رژیم صهیونیستی در چرخه مذاکرات با صهیونیست­‌ها را فراهم نموده است. توضیح آنکه سران حماس یکسال پس از بیداری اسلامی در کشورهای عربی، با تحلیل اشتباه از معادله قدرت در منطقه، ائتلاف خود را از ایران و سوریه در برهه‌هایی به سمت اخوان حاکم در مصر، ترکیه و قطر تغییر دادند. علاوه بر این، گرفتاری‌ها و تنگناهای حماس در نوار غزه و مشکلات مالی این جنبش و نیز سرنگونی اخوان‌المسلمین در مصر و فشارهای وارده بر این جنبش باعث شده که حماس به دنبال یافتن منابع مالی و حامیانی از کشورهای ثروتمند عرب باشد؛ چیزی که شاید بهای آن صلح با رژیم صهیونیستی و ایفای نقش و ابراز وجود کشورهایی چون مصر و قطر و ترکیه باشد. در همین راستا، در این طرح شاهد بازیگری برخی از کشورهای منطقه و عرصه جهانی هستیم. از یک طرف قطر، مصر و ترکیه با پیشنهاد دادن و حمایت از این طرح خود را به عنوان بازیگران اصلی منطقه بر سر مسئله دشوار صلح اعراب و رژیم صهیونیستی مطرح می‌کنند خصوصاً مصر خیال خود را از حیث امنیت مرزی راحت می­‌کند. از طرف دیگر نیز، کشورهای غربی و سازمان ملل نیز با سرعت بخشیدن به روند مذاکرات می‌توانند این پیام را داشته باشند که خواهان صلح در خاورمیانه و خصوصاً کشور فلسطین هستند[4].

5- آینده طرح توافق و احتمال موفقیت آن

وقتی به لحاظ تاریخی به مسئله نگاه می‌کنیم متوجه این موضوع می‌شویم که تمامی موضوعاتی که محل اختلاف رژیم صهیونیستی و فلسطینی‌ها بوده همچنان پابرجا است. مسئله بازگشت آوارگان، سرنوشت بیت‌المقدس، وضعیت مرزها و موضوع امنیت و مشکل منابع آب همچنان لاینحل باقی مانده است و این باعث طولانی شدن روند مذاکرات در طی این سال‌ها شده است. در حال حاضر هیچ علامتی دیده نمی‌شود که هیئت حاکمه رژیم صهیونیستی حاضر باشد به حداقل خواسته‌های فلسطینی­‌ها تن در دهد. به عنوان مثال، اظهارات اخیر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در مورد اینکه این رژیم هرگز از قدس عقب‌نشینی نخواهد کرد، دلیلی بر کذب ادعاهای وی در مورد صلح و سازش است.

علاوه بر این، برخی از مواد این طرح یعنی 1-آتش‌بس طولانی مدت 2-لغو محاصره غزه 3-حضور تشکیلات خودگردان در غزه و به دست گیری اداره گذرگاه‌­ها 4-بازسازی غزه و ایجاد بندر دریایی و فرودگاه هوایی مقولاتی هستند که اختلاف نظرهای زیادی بر سر آن وجود دارد و بعید به نظر می­‌رسد که رژیم صهیونیستی تن به خواسته­‌های حماس در این زمینه بدهد. همچنین با تشکیل کابینه تندرو و راستگرا به ریاست بنیامین نتانیاهو که حتی برخی از وزرایش خواستار نابودی مردم فلسطین هستند نمی­‌توان به روند مذاکره امیدوار بود. بنابراین، چنین خواسته­‌هایی به معنی تلاش برای از بین بردن هرگونه فرصت جهت از سرگیری مذاکرات بوده و رهبران فلسطینی نمی­‌توانند بپذیرند که با چنین کابینه‌ای مذاکره کنند. بر همین اساس است که موسی ابومرزوق، یکی از رهبران برجسته جنبش حماس هرگونه طرح رسمی از سوی هر طرفی را در خصوص آتش‌بس تکذیب کرد و می­‌گوید ما هیچ‌گونه افکار کتبی را برای آتش‌بس با رژیم صهیونیستی از سوی طرف‌های اروپایی دریافت نکرده‌ایم.

پایان سخن

اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، باید بدانیم که چه کارشناسان، و چه مردم عادی، مطمئناً هیچ‌کدام توقع خاصی از مذاکرات این‌چنینی ندارند. اتفاقی که تجربه تاریخی آن را ثابت کرده است؛ و مردم مظلوم فلسطین باید همچنان در شرایط سخت محاصره به زندگی خود ادامه بدهند. رژيم صهيونيستي حاضر نيست به خواسته‌هاي مشروع فلسطينيان تن بدهد و از طرف ديگر گروه‌هاي مبارزي مانند حماس هم حاضر نيستند از آرمانهاي چندين ساله خود دست بردارند و با رژيم اشغالگر قدس معامله كنند زیرا: 1-عموم مردم فلسطین می­‌دانند که مذاکره مستقیم حماس با رژیم صهیونیستی، به معنای به رسمیت شناختن این رژیم از سوی حماس به شمار می­‌رود. 2- توافق با رژیم صهیونیستی در شرایطی که دو طرف مذاکره دارای قدرت نابرابری هستند چیزی جز شکست و از دست دادن امتیازات را برای حماس و جامعه فلسطین به بار نخواهد آورد. 3- تصویر مذاکرات فلسطینیان با اسراییل، در ذهن مردم فلسطین به صورت مذاکراتی عبث، بیهوده و خسارت‌آور برای فلسطینیان حک شده است و دیگر به نتایج مذاکرات اعتماد چندانی وجود ندارد.

لذا منطقی است که حماس نیز در چنین میدانی بدون پشتوانه مردمی وارد نشود. 4- مقوله دیگر، بحث مقاومت است. حماس خود را به عنوان بزرگترین گروه در عرصه فلسطین می­داند که بر استراتژی مقاومت تکیه کرده و بر اساس آن، به دنبال آزادسازی تمامی سرزمین فلسطین است. این درحالی است که مذاکرات مستقیم کاملاً نقطه مقابل مقاومت است. 5- علاوه بر این، مذاکرات مستقیم با اسراییل، با میثاق نامه 36 ماده­ای حماس در تضاد کامل است. اگر حماس بخواهد به مذاکرات مستقیم روی بیاورد، در وهله اول می­‌بایست میثاق نامه خود را بازنویسی و کاملاً تغییر بدهد. 6-در نهایت حماس آگاه است که مذاکره مستقیم با رژیم صهیونیستی به معنای کنار رفتن از رأس گروه­‌های مقاومت و جایگزینی جهاد اسلامی در این مقام و منزلت است. این درحالی است که حماس برای کسب جایگاه رهبری مقاومت هزنیه‌­های زیادی پرداخت کرده و حاضر نیست به راحتی این افتخار را به دیگران اهدا کند.

—————————————

منابع:

 

1- باشگاه خبرنگاران، نگاهي جامع به تاريخچه شکست مذاكرات سازش: از طرح صلح راجرز تا مذاكرات مستقيم 2010، نقل شده در سایت:http://www.yjc.ir، تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۲-

2- خبرگزاری ایسنا، حماس در پی آتش‌بس 5 ساله با رژیم اسراییل، نقل شده در سایت: www.irdiplomacy.ir، تاریخ انتشار: سه‌شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۴.

3- خبرگزاری ایسنا، منابع رژیم صهیونیستیی : قطر طرح 5ساله آتش بست با حماس را به رژیم صهیونیستی داد، نقل شده در سایت:http://www.arrased.net، تاریخ انتشار: 4خرداد 1394.

4- خبرگزاری ایلنا، طرح قطر و ترکیه برای آتش‌بس 5 ساله رژیم صهیونیستی و حماس، نقل شده در سایت:  www. khabarche.ir، تاریخ انتشار: 9اردیبهشت 1394.

5- خبرگزاری صدا و سیما، ادعاي عضو کميته مرکزي فتح: حماس با اسراييل وارد گفتگوي مستقيم شده است، نقل شده در سایت: www. http://ghatreh.com/new، تاریخ انتشار: 5خرداد 1394.



[1] – نگاهي جامع به تاريخچه شکست مذاكرات سازش: از طرح صلح راجرز تا مذاكرات مستقيم 2010، نقل شده در سایت: http://www.yjc.ir

[2] -حماس در پی آتش‌بس 5 ساله با رژیم اسراییل، نقل شده در سایت:  www.irdiplomacy.ir

[3] – ادعاي عضو کميته مرکزي فتح: حماس با اسراييل وارد گفتگوي مستقيم شده است، نقل شده در سایت: www. http://ghatreh.com/new

[4] طرح قطر و ترکیه برای آتش‌بس 5 ساله رژیم صهیونیستی و حماس،www. khabarche.ir

ارسال دیدگاه