سرانجام بعد از 13 سال حضور نیروهای سازمان ناتو در افغانستان، موعد مقرر برای پایان مأموریت این نظامیان فرا رسید و بسیاری از سربازان خارجی از ملیتهای مختلف، صحنه داخلی افغانستان را ترک کردند. با وجود پایان مأموریت نیروهای ائتلاف بینالمللی، بر اساس پیمان امنیتی منعقد شده بین کابل و واشنگتن همچنان تعدادی از نیروهای ناتو (و برخی کشورهای شریک) در افغانستان باقی خواهند ماند. آنها که بر اساس تعهدات پیشین داده شده، باید تا پایان سال 2014 میلادی افغانستان را ترک میکردند، از مدتها پیش به دنبال این امر بودند تا با هر بهانهای جای پای خود را در افغانستان محکمتر کنند. همین موضوع موجب شد تا آنها به فکر امضای پیمانی امنیتی با افغانستان بیفتند که بر اساس آن بتوانند توجیه مناسبی برای ادامه حضور خود در این کشور داشته باشند. در هر حال بر اساس توافقات صورت گرفته، بیش از 10 هزار نظامی خارجی که عمده آن را سربازان آمریکایی تشکیل میدهند، طی دور جدید مأموریت ناتو در افغانستان حضور خواهند داشت. اکنون با شرایط به وجود آمده پرسشهای مختلفی مطرح میشود. ابتدا این که با آغاز مأموریت جدید ناتو در افغانستان، ترتیبات امنیتی جدید در افغانستان چگونه خواهد بود؟ سؤال دیگر بدین صورت طرح میشود که در دور جدید مأموریت ناتو، روابط نیروهای امنیتی افغانستان با نیروهای خارجی در این کشور طبق چه مکانیسمی تنظیم خواهد شد؟ نقش کشورهای مختلف در آموزش نیروهای امنیتی افغانستان به تفکیک چگونه است؟ تسلیح نیروهای امنیتی افغانستان به چه شکل، از کدام کشور و در چه سطحی است؟ در مطلب پیش رو، تلاش میکنیم به سؤالات فوق پاسخ دهیم.
مکانیزم حضور ناتو در دور جدید
ناتو پس از گذشت بیش از یک دهه حضور در افغانستان اکنون متوجه این امر شده است که باید انرژی خود را مصروف امنیت اروپا و آمریکا کند. وقوع یکباره تحولات اوکراین باعث شد تا اولویت امنیت اروپا برای ناتو در درجه اول قرار گیرد. با این حال آنها تصمیم گرفتند به دلایل مختلفی از جمله حفظ نفوذ، تعدادی از نیروهای خود در افغانستان را حفظ نمایند.
از تاریخ 1 ژانویه 2015 نیروهای ناتو با فلسفه جدیدی در افغانستان حضور خواهند داشت. به گفته مقامات غربی، عملیاتی که از سال 2015 آغاز میشود، نوعی پشتیبانی از نیروهای افغان خواهد بود و همانند عملیات سابق ایساف نخواهد بود که در آن سربازان در میدانهای نبرد علیه طالبان حضور داشته باشند.
بر اساس گزارش روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» مأموریت جدید ناتو در افغانستان دو مرحله است، بدین معنی که از یک طرف مأموریت جدید نیروهای ناتو در افغانستان، موسوم به «حمایت قاطع» بر آموزش نیروهای افغان و مشاورهدهی به آنها متمرکز خواهد بود و از طرف دیگر نیروهای آمریکایی در کنار آموزش نیروهای افغان، عملیات محدودی را نیز علیه تروریستها اجرا میکنند.[1]
دور جدید مأموریت ناتو در افغانستان با 13 سال قبل تفاوتهای چندی دارد. ابتدا باید گفت مأموریت کنونی دیگر در قالب نیروهای ایساف نیست و به طور کلی بر اساس ناتو تعریف میشود. از یک طرف طی این مرحله، نیروهای ناتو کمتر به عملیات مستقیم نظامی اقدام کرده و بیشتر نقش مشاورهای برای افغانها را به عهده دارند و از طرف دیگر برخی کشورهای شریک آمریکا از جمله فرانسه و انگلیس، دیگر دارای نقش چندانی نیستند. برخی شرکای ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که به هزینههای سرسامآور خود در افغانستان پایان دهند تا از این راه به بهبود اقتصاد داخلی خود بپردازند.
نقش کشورهای مختلف در آموزش نیروهای افغان
طی دور جدید مأموریت ناتو در افغانستان، چهار کشور آمریکا، آلمان، ایتالیا و ترکیه نقش اصلی را عهدهدار میشوند، البته این بدین معنا نیست که کشورهای دیگر عضو و غیر عضو ناتو دارای هیچ اهمیتی نیستند. به عبارت دیگر با وجود حضور برخی نظامیان کشورهای عضو و غیر عضو ناتو در افغانستان، نقش اصلی بر دوش چهار کشور گفته شده میباشد. طبق توافقات صورت گرفته در این زمینه، آمریکا مسئولیت آموزش و مشاوره در جنوب و شرق افغانستان، آلمان مسئولیت مناطق شمالی، ایتالیا در غرب و ترکیه نیز مسئول پایتخت خواهد بود.
آمریکا
آمریکا مهمترین کشور عضو ناتو است که تعهد نموده است نیروهایی را برای آموزش افغانها در این کشور اختصاص دهد. آمریکاییها که تا پیش از سال 2014 بیشترین نیروی نظامی در افغانستان را داشتند و این تعداد در مقاطعی از 13 سال اخیر به بیش از 140 هزار نفر میرسید، اکنون تصمیم گرفتهاند که کمتر از 10 هزار تن را در افغانستان باقی بگذارند. این تصمیم پس از آن عملی شد که واشنگتن و کابل بعد از مدتها کشمکش، سرانجام معاهده امنیتی مشترک را امضا کردند. آمریکاییها که طی 13 سال اخیر بیش از 2 هزار نفر از نظامیان خود را از دست دادند، اکنون به دنبال این امر هستند که با کاهش نقش خود و تلاش در راستای عدم درگیری مستقیم با تروریستها در افغانستان، تنها به فکر منافع درازمدت خود باشند. بدون شک حضور ایالات متحده در افغانستان باعث میشود تا این کشور بتواند نظارت بیشتری بر سه کشور ایران، چین و روسیه به عنوان دولتهای دارای جهتگیری متضاد با غرب داشته باشد.
از زمان فروپاشی طالبان تا پایان سال مالی 2013، ایالات متحده نزدیک به 93 میلیارد دلار کمکهای اقتصادی به افغانستان کرده که بیش از 56 میلیارد دلار آن صرف تجهیز و آموزش نیروهای افغانی شده است. تخمین زده میشود که این کمکها در سال مالی 2014 به بیش از 6.1 میلیون دلار برسد که شامل 4.7 میلیارد دلار کمک به ارتش افغانستان میشود. این ارقام برای سال مالی 2015 نیز مشابه سال پیش از آن خواهد بود. آمریکاییها در مأموریت جدید ناتو، بر مهمترین استانهای افغانستان، یعنی جنوب این کشور نظارت خواهند داشت که بیشترین حوادث تروریستی طالبان در این مناطق رخ میدهد.
آلمان
هرچند آلمانیها تا قبل از خروج نیروهای خارجی از افغانستان دارای بیش از 4 هزار نظامی در این کشور بودند، اما آنها نیز همانند بقیه کشورها اقدام به کاهش این امر نمودند. طبق توافقات داخلی صورت گرفته میان اعضای ناتو، آلمان موافقت کرده است که بین 600 تا 800 سرباز را در کابل و شهر مزار شریف، طی دوره دو سالهای که از سال 2015 آغاز میشود، مستقر نماید. با این حال مقامات آلمانی تأکید کردهاند که نظامیان این کشور به هیچ عنوان وارد مداخلات مستقیم علیه نیروهای تروریستی نخواهند شد و تنها به آموزش سربازان افغان خواهند پرداخت. بر اساس پیشبینیهای صورت گرفته، آلمانیها تعداد نظامیان خود در افغانستان را تا سال 2017 به 300 نفر کاهش خواهند داد. برلین همچنین متعهد شده است که علاوه بر آموزش نظامی پرسنل افغان، سالانه 529 میلیون دلار نیز به اقتصاد افغانستان کمک کند که این مبلغ بیش از هر کشور دیگر عضو ناتو است.[2]
به نظر میرسد نیروهای مسلح آلمان قصد دارند با ارائه نقش جدی در افغانستان، بعد از آمریکا دومین نیروی تأثیرگذار در افغانستان باشند. گفتنی است آلمانیها به صورت مستقلی به فعالیت و تأمین امنیت در شمال افغانستان خواهند پرداخت. عملیات نیروهای نظامی آلمان در افغانستان را میتوان عصر جدیدی در تاریخ نظامیگری این کشور دانست. بدون شک حضور نظامیان آلمان در خارج از این کشور و بر عهده گرفتن یک نقش امنیتی حساس، باعث میشود تا آنها اعتماد به نفس از دست داده خود بعد از جنگ جهانی دوم را تا حدی بازیابند. تاکتیک نظامی این کشور پس از جنگ جهانی دوم تاکنون همواره دفاعی بوده است، با این حال آنها اکنون که به مدد رشد اقتصادی بالا به مرتبه بالایی دست یافتهاند، قصد دارند نفوذ خود در سیاست بینالملل را نیز افزایش دهند.
ایتالیا
ایتالیا بر اساس تعهدهای داده شده توسط دولت و بدون مشورت با مجلس نمایندگان، اولین کشور در پرداخت هزینهها و آخرین آنها در خروج از افغانستان در سال 2020 میلادی خواهد بود. به دنبال توافقات صورت گرفته، ایتالیا طی مأموریت جدید ناتو در افغانستان، حدود 1800 نظامی در این کشور خواهد داشت که وظیفه آموزش پرسنل امنیتی افغان در غرب افغانستان و به خصوص ولایت هرات را بر عهده خواهند داشت. قرار است نیروهای نظامی ایتالیایی حاضر در جبهه غرب (با مرکز فرماندهی مستقر در منطقه هرات)، به نیروهای افغان مشغول عملیات، کمک کرده و در صورت نیاز به طور مستقیم و با نیروهای واکنش سریع و با حمایتهای هوایی، وارد عمل شوند. باید دید ایتالیا که در طول تاریخ هیچگاه دارای ارتشی قدرتمند و روحیه نظامیگری قوی نبوده است، آیا میتواند در افغانستان موفق شود یا خیر؟!
ترکیه
روابط ترکیه و افغانستان از پیشینه بسیار بالایی برخوردار است، به طوری که کابل اولین دولتی بود که استقلال آنکارا را بعد از تشکیل ترکیه جدید به رسمیت شناخت. نکته دیگر این که اولین معاهده بین دو کشور به سال 1920 بر میگردد. ترکیه یکی از کشورهایی است که از سال 2001 نقش بالایی را در عملیات بازسازی افغانستان بر عهده گرفت. بدون شک مهمترین عواملی که همواره موجب ثبات در مناسبات ترکیه و افغانستان را فراهم آورده است، مشابهتهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی میان دو کشور است. در حال حاضر ترکیه تنها کشور مسلمان عضو ناتو است که در افغانستان حضور دارد. در شرایطی که نیروهای غربی کمترین آشنایی با فرهنگ و روحیات مردم افغانستان نداشتند، ترکها از این مسئله مبرا بودند و به راحتی توانستند جای خود را در قلب اکثر مردم باز کنند. هرچند ترکیه هیچگاه نیروی رزمی به افغانستان اعزام نکرده است، اما طرحهای مدنی صورت گرفته توسط ترکیه در افغانستان بسیار موثر بوده است و ترکها همواره مسئولیتهای عمرانی عمدهای در راه بازسازی افغانستان داشتهاند.[3]
تأمین تسلیحات
بنابر آمار وزارت دفاع افغانستان در ژانویه ۲۰۱۳، نیروی نظامی این کشور به 352 هزار نفر رسیده است. از آن زمان تاکنون این نیروها ضمن آموزشهای رزمی و عملیاتی از سوی آموزشدهندگان خارجی خود، توانستهاند عملیاتهای گوناگونی را علیه طالبان طراحی و هدایت کنند.
اما اینکه آیا چنین ارتشی میتواند امنیت در مناطق مختلف کشور به ویژه مناطق دور افتاده را به صورت مستقل و بدون کمک گرفتن از ناتو تامین کند موضوعی است که برخی از تحلیلگران، با شک و تردید به آن نگاه میکنند. از یک سو، برخی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده همچون «برآورد اطلاعات ملی» و همچنین «گروه بحران بین المللی»، و از طرف دیگر گفتههای برخی مقامات سیاسی- نظامی غربی از جمله فرمانده نیروهای بریتانیا در افغانستان، «پیتر وال»، حکایت از نگرانی از توان اردوی ملی افغانستان دارد. بنابر گزارشها بین سپتامبر 2013 تا آکوست 2014، بیش از 36 هزار نفر از نیروهای ارتش افغانستان کاهش یافته و بین مارس 2012 و آگوست 2014 بیش از 2.850 نفر کشته و 14.600 نفر زخمی به ارتش افغان وارد شده است.
افزون بر نیروی نظامی، توان تجهیزاتی و پشتیبانی لجستیکی ارتش افغانستان و میزان آشنایی آنها با این تجهیزات نیز موضوع مهم دیگری است که باید به آن توجه داشت. اگرچه در سالهای اخیر، دولت افغانستان کوشیده تا با انعقاد قراردادهای نظامی با کشورهایی چون روسیه، هندوستان و ایالات متحده، ارتش خود به ویژه نیروهای هوایی را به تسلیحات جدید مجهز کند، اما این نیروها به لحاظ کیفی و کمّی در سطحی نیستند که بتوانند همه سرزمین افغانستان را زیر پوشش عملیاتی خود قرار دهند.[4]
از زمان حمله کشورهای ائتلاف به افغانستان، عمده تسلیحات مورد استفاده در افغانستان توسط ایالات متحده و دولتهای عضو سازمان ناتو تأمین میگردیده است. بدون شک این موضوع توانسته است سود سرشاری را نصیب شرکتهای تسلیحاتی غرب نماید. البته دولت افغانستان برای کاهش وابستگی خود به ائتلاف غربی، همواره در صدد بوده است تا از دیگر کشورها نیز برای تأمین نیازهای دفاعی و تسلیحات کشورش استفاده کند. روسیه، هند، پاکستان و چین از جمله کشورهای غیر ناتو هستند که در زمینه تأمین تسلیحاتی نیروهای افغان فعال بودهاند. ذکر این نکته ضروری است که ترس کشورهای فوق از افتادن تسلیحات ارسالی به افغانستان به دست نیروهای طالبان، باعث احتیاط شدید در این رابطه شده است. در فرمولی دیگر، طی سالهای اخیر روسیه و هند، به تأمین برخی نیازهای تسلیحاتی افغانستان پرداختهاند، بدین معنی که دهلی با تأمین مالی هزینههای تسلیحات روسی، زمینه انتقال آنها به افغانستان را فراهم آورده است. مسکو همچنین اقدام به راهاندازی مجدد برخی کارخانههای قدیمی تسلیحات که طی دوره شوروی در افغانستان ساخته بود نموده است. اهمیت فروش تسلیحات روسی به افغانستان در این نکته است که افغانها از سالها پیش تاکنون با سلاحهای روسی کار کرده و با آن آشنایی دارند. همین امر باعث شده است که ایالات متحده که خود بزرگترین تولید کننده تسلیحات نظامی در جهان است نیز در برخی مواقع، نیازهای امنیتی افغانها را از روسیه تأمین نماید.
چشمانداز
بر اساس آنچه گفته شد این نتیجه حاصل میشود که نیروهای ناتو بر اساس فلسفه جدیدی، به حضور خود در افغانستان ادامه خواهند داد. طبق مأموریت جدید ناتو که از ژانویه 2015 آغاز شده است، چهار کشور ایالات متحده، آلمان، ایتالیا و ترکیه نقش اصلی را در افغانستان بر عهده خواهند داشت. نکته دیگر این که طبق توافقات صورت گرفته، مسؤولیت اصلی مقابله با تروریسم و تأمین امنیت در افغانستان به صورت کامل در دست نیروهای بومی افغان بوده و ناتو تنها به آموزش و مشاوره خواهد پرداخت. البته ذکر این نکته ضروری است که ارتش افغانستان به دلیل ضعف شدید در زمینه نیروی هوایی، باید در این رابطه کاملاً وابسته به ناتو باشد. مشخص نیست که آیا واقعاً نیروهای ناتو، علیالخصوص ایالات متحده، به صورت خودسرانه دست به عملیات هوایی خواهند زد یا خیر. امری که قبل از سال 2014 همواره مورد مخالفت جدی حامد کرزای رئیس جمهور سابق افغانستان بود. با این حال بر اساس بیانیه وزارت دفاع آمریکا، از این پس نیروهای آمریکایی، دیگر به پیگرد و مقابله با نیروهای طالبان نخواهد پرداخت، مگر اینکه آنها منافع و امنیت ایالات متحده و متحدانش از جمله افغانیها را تهدید کنند. سخن پایانی این که بعد از حمله اتحاد جماهیر شوروی، جنگ داخلی، ظهور طالبان و سرانجام حمله آمریکا و نیروهای ائتلاف به افغانستان، گویی تراژدیهای این ملت جنگزده رو به پایان نیست.
[1]. http://www.basirat.ir/Content/272044/
[2]. http://www.spiegel.de/international/germany/berlin-says-it-will-keep-up-to-800-soldiers-in-afghanistan-after-2014-a-895371.html
[3]. http://www.todayszaman.com/op-ed_turkeys-role-in-post-2014-afghanistan_368697.html
[4]. http://www.iras.ir/Eurasia/www.iras.irfa/doc/note/571/