نفت و معادلات غرب آسیا؛ اهمیت و مداخلات

منطقه غرب آسیا طی هفت سال گذشته بیش از هر زمان دیگری شاهد هرج و مرج و آشوب سیاسی و امنیتی بود. در بروز این وضعیت، علل متعددی نقش داشته که وجود منابع غنی نفتی از مهم‏ترین این دلایل است.

اندیشکده راهبردی تبیین – مداخله محور عربی/عبری/غربی در امور داخلی کشورهای منطقه غرب آسیا در آغاز دهه دوم قرن 21 بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. در حالی که در مداخله محور عربی، نفت نقشی ندارد، یکی از علل مداخله محور عبری و غربی در منطقه غرب آسیا به طور کلی و امور داخلی کشورهای این منطقه به طور خاص دستیابی به منابع انرژی به خصوص نفت است. در همین راستا، سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‏الله لبنان بهمن ماه 1396 در مراسم بزرگداشت رهبران و فرماندهان مقاومت، شهیدان «راغب حرب»، «سیدعباس موسوی» و «عماد مغنیه» با اشاره به ادعاهای رژیم صهیونیستی درباره منابع نفتی لبنان و با بیان اینکه مساله اصلی در نزاع امروز (با رژیم صهیونیستی)، مساله مرزهای دریایی و نه مرزهای زمینی است، تأکید کرد: «موضوع لبنان مساله جدایی از کل نزاع منطقه‏ای بر سر نفت و گاز نیست.» سیدحسن نصرالله یکی از دلایل جنگ را در سوریه، وجود ثروت‏های نفتی در این کشور و در شرق فرات عنوان کرد و افزود: «یک جنگ نفتی و گازی وجود دارد که آمریکا در شرق فرات تا عراق و قطر و خلیج (فارس) آن را مدیریت می‏کند.» با توجه به این وضعیت، سوال این نوشتار این است که نفت چه جایگاهی در تنظیم و تغییر معادلات سیاسی و میدانی غرب آسیا به خصوص در سه کشور سوریه، عراق و لبنان دارد؟

 

 

نفت در منطقه غرب آسیا

منطقه غرب آسیا یکی از مهم‏ترین مناطق جهان است که 6 درصد جمعیت، 59 درصد ذخایر نفتی و 45 درصد ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد. از زمانی که نفت در منطقه غرب آسیا کشف شد، این منطقه اهمیت استراتژیکی برای ابرقدرت‏ها پیدا کرد. در سال 2009 ذخایر نفت ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، قطر، امارات، الجزیره و لیبی 800 میلیارد بشکه معادل 58 درصد ذخایر نفتی جهان برآورد شد.[1] 46 درصد صادرات جهانی نفت و 17 درصد از صادرات تولیدات پالایشگاهی در غرب آسیا تولید می‏شود.[2] با توجه به جایگاه نفت در اقتصاد کشورهای صنعتی، یکی از مهم‏ترین راهبردهای قدرت‏های غربی در قبال منطقه غرب آسیا، راهبرد مداخله است که پیامدهای منفی زیادی برای این منطقه داشته است.

 

نفت و معادلات قدرت در غرب آسیا

بدون شک نفت یکی از منابع قدرت و در عین حال یکی از ارکان تاثیرگذار در معادلات قدرت منطقه غرب آسیا است. نفت به اشکال مختلف بر معادلات قدرت در غرب آسیا تاثیر می‏گذارد که برخی از این اشکال عبارتند از:

 

  • نفت، جنگ، مداخله

نفت یکی از علل اصلی مداخله قدرت‏های غربی در منطقه غرب آسیا است. بین یک چهارم تا نیمی از جنگ‏های بین دولتی در غرب آسیا از سال 1973 به بعد به نفت وصل است.[3] «مایکل کلر»، نویسنده آمریکایی کتاب «جنگ بر سر منابع» در این خصوص می‏گوید: «هدف از کنترل خلیج فارس، تسلط بر منابع نفت آن به عنوان یک اهرم قدرت است نه یک منبع سوخت. تسلط بر منطقه خلیج (فارس) به معنای مهار اروپا، ژاپن و چین است. این کار به ما قدرت کنترل باز و بستن شیر نفت را می‏دهد.»[4] «دیوید هاروی» در کتاب «امپریالیسم جدید» جایگاه نفت در اقتصاد جهانی و به تبع آن قدرت ایالات متحده در دوره 11 سپتامبر را این گونه بیان می‏کند: «هر کس نفت غرب آسیا را کنترل کند، نفت جهان را کنترل می‏کند و هر کسی نفت جهان را کنترل کند، اقتصاد جهانی را حداقل برای آینده نزدیک کنترل می‏کند.»[5]

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

زمانی که در سال 1990 موضوع حمله به عراق در شورای امنیت ملی آمریکا مطرح شد، دولت بوش پدر چهار دلیل را برای حمله سریع به عراق مطرح کرد که نفت یکی از این چهار دلیل بود. عراق یکی از مهم‏ترین قدرت‏های نفتی جهان است. سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) ذخایر نفتی اثبات شده عراق را 148.77 میلیارد بشکه تا پایان سال 2016 برآورد کرده است. محاسبات آمریکایی‏ها نشان می‏داد عراق با کنترل بر نفت کویت جمعاً به 20 درصد ذخایر ثابت شده نفت جهان دسترسی پیدا می‏کرد و اگر به خاک عربستان سعودی که نیروهای مسلح ضعیفی داشت، حمله می‏کرد این رقم دو برابر می‏شد. جورج بوش پدر اظهار کرده بود: «ملت ما حدود نیمی از نفت مصرفی خود را وارد می‏کند، استقلال اقتصادی ایالات متحده می‏تواند با تهدید جدی مواجه شود.»[6] در سال 2003 نیز دسترسی به منابع نفتی عراق به عنوان یکی از مهم‏ترین دلایل حمله به این کشور توسط آمریکا مطرح بود. روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» اندکی پس از آغاز جنگ سال 2003 آمریکا علیه عراق نوشت: «آمریکا از تل آویو خواست تا امکان‏پذیری صادر کردن نفت از عراق به پالایشگاه حیفا را بررسی کند.»[7]

اکنون نیز اگرچه دلایل سیاسی نظیر جلوگیری از نفوذ ایران در عراق عامل مهمی در راهبرد مداخله‏گرایانه آمریکا در قبال عراق است، اما بدون شک دسترسی به منابع نفتی این کشور نیز به اندازه عامل سیاسی حایز اهمیت است. در همین راستا، آژانس انرژی آمریکا اعلام کرد که عراق به همراه کانادا، عربستان سعودی، مکزیک و ونزوئلا یکی از 5 کشوری است که آمریکا در سال 2017 بیشترین واردات نفت را از آن داشته است.[8]

 

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

  • نفت، عاملی برای تضعیف کشورهای ناهمسو

یکی از راهبردهای مهم قدرت‏های غربی در قبال منطقه غرب آسیا این است که از نفت برای تضعیف کشورهای ناهمسو بهره می‏گیرند. این سیاست در دهه 1990 علیه دولت عراق به کار گرفته شد و اکنون نیز در سوریه اجرایی می‏شود. صندوق بین‏المللی پول در گزارشی ضمن بررسی تاثیر جنگ بر اقتصاد سوریه، به موضوع نفت سوریه پرداخته است. در این گزارش آمده است که: صادرات نفت یک چهارم صادرات سوریه را تا سال 2011 تشکیل می‏داد. تولید نفت در مناطق تحت کنترل دولت سوریه 386 هزار بشکه در روز در سال 2010 بود، اما در سال 2014 به 9 هزار بشکه در روز کاهش یافت. درآمد سوریه از نفت در سال 2011 حدود 4 میلیارد و 700 میلیون دلار بود اما به علت جنگ با تروریسم و تحریم واردات نفت از این کشور توسط اروپا، درآمدهای نفتی آن در سال 2015 به 140 میلیون دلار در سال کاهش یافته است. به عبارت دیگر، سوریه حدود 97 درصد از درآمدش را از دست داده است.» گرفتن درآمدهای نفتی از سوریه در راستای تضعیف حاکمیت این کشور انجام شد، به نحوی که تورم در سوریه به شدت افزایش یافت، میزان فقر از 12.4 درصد در سال 2007 به 83 درصد در سال 2014 افزایش یافت و بیش از 60 درصد نیروی کار این کشور معادل 3.5 میلیون نفر بیکار هستند.[9]

اکنون یکی از سیاست‏های اصلی آمریکا و قدرت‏های غربی و رژیم صهیونیستی درباره سوریه «اقلیم‏سازی» و «ایجاد نظام فدرالی» است که با هدف تضعیف حاکمیت مرکزی و تمرکززدایی از قدرت در این کشور انجام می‏شود. با محقق کردن سیاست «اقلیم‏سازی»، کنترل مناطقی که از منابع نفتی برخوردار هستند از جمله استان حسکه به دولت‏های محلی واگذار می‏شود و سناریوی کردستان عراق برای سوریه نیز تکرار می‏شود. در همین راستا، روزنامه واشنگتن پست در مطلبی به قلم «جاش روگین» با انتقاد از اظهارات دونالد ترامپ درباره خروج آمریکا از سوریه، نوشت: «30 درصد از خاک سوریه در کنترل آمریکا و متحدان منطقه‏ای آن است که 90 درصد منابع نفتی سوریه در این 30 درصد متمرکز است. اگر ترامپ بداند که آمریکا و متحدان آن در شرایط کنونی تقریباً کنترل بخش اعظمی از مناطق نفت‏خیر سوریه را در دست دارند، از تصمیم خود برای خارج کردن نظامیان آمریکایی از سوریه که حدود 2 هزار نفر هستند، منصرف خواهد شد.»[10]

 

  • نفت و تعرض مرزی

نفت یکی از دلایل اصلی تعرض جغرافیایی و تغییر مرزها در غرب آسیا است. نمونه تازه این رخداد مربوط به ادعاهای ارضی رژیم صهیونیستی درباره منابع بلوک نهم لبنان است. لبنان از جمله کشورهای عربی است که درآمدهای نفتی و گازی چندانی ندارد، اما در سال 2009 چندین میدان بزرگ نفتی و گازی در آب‏های لبنان از جمله در میدان‏های «لویاتان» و «تامار» کشف شد که در نزدیکی مرز دریایی مشترک رژیم صهیونیستی و لبنان قرار دارد. اهمیت این منابع به حدی است که «جبران باسیل»، وزیر سابق انرژی لبنان اعلام کرد این منابع می‏تواند استقلال اقتصادی برای لبنان به ارمغان آورد. فاصله تنها چهار کیلومتری منابع کشف شده با مرزهای سرزمین‏های اشغالی و نیاز رژیم صهیونستی به منابع نفتی و گازی سبب تمایل این رژیم برای تعرض جغرافیایی به لبنان شد و حتی «آویگدور لیبرمن»، وزیر جنگ این رژیم مدعی شد که این منابع بلوک نهم متعلق به اسرائیل است. در همین راستا، سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان اعلام کرد که حزب الله آمادگی دارد به هرگونه تجاوز رژیم صهیونیستی پاسخ قاطع دهد.[11]

 

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

  • نفت و رویکرد حمایت‏ آمیز آمریکا از عربستان سعودی

نفت یکی از مهم‏ترین دلایل اتخاذ رویکرد حمایت‏آمیز توسط قدرت‏های غربی به خصوص آمریکا از حکام عربی در منطقه غرب آسیا است. در واقع، غرب با هدف تضمین امنیت عرضه نفت از حکام در جهان عرب حمایت می‏کند و حکومت‏های وابسته در این کشورها روی کار می‏آورد که تازه‏ترین مورد در این خصوص حمایت از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان در عربستان سعودی است. حمایت قدرت‏های غربی از حکام عربی تاثیر زیادی بر معادلات قدرت در منطقه غرب آسیا دارد که از جمله این تاثیرات این است که این حکام با اطمینان از حمایت غرب از یک سو در داخل کشور خود علیه مخالفان حتی مخالفان اکثریتی نظیر بحرین مرتکب جنایت می‏شوند و از سوی دیگر علیه کشورهای کوچک وارد جنگ می‏شوند و نگرانی بابت اقدام‏های بین‏المللی ندارند که جنگ عربستان سعودی علیه یمن از جمله این موارد است.

 

  • نفت، سلاح اقتصادی علیه بازیگران ناهمسو

یکی دیگر از اشکال تاثیرگذاری نفت بر معادلات قدرت در غرب آسیا این است که از نفت به عنوان یک «سلاح اقتصادی» بهره گرفته می‏شود. «ماری هلن لابه» سلاح اقتصادی را عبارت می‏داند از «استفاده یک دولت از مبادلات تجاری و مالی در رابطه با دولتی دیگر برای کسب امتیازهایی از آن در عرصه سیاست داخلی یا خارجی».[12] بهره‏گیری از نفت به عنوان یک «سلاح» بعد از جنگ سال 1967 افزایش یافت. شوک نفتی 1973 به این دلیل رخ داد که کشورهای عربی در واکنش به جنگ سال 1973عرضه نفت را کاهش داده و کمبود و در نتیجه افزایش قیمت نفت را در جهان رقم زدند.[13] با این حال، استفاده از نفت به عنوان یک سلاح اقتصادی برای دستیابی به اهداف سیاسی بیش از همه توسط قدرت‏های غربی به خصوص ایالات متحده امریکا انجام شد. تحریم آمریکا علیه عراق در دهه 1990 در نهایت منجر به محروم شدن عراق از درآمدهای نفتی و پیش گرفتن سیاست «نفت در برابر غذا» شد که تاثیر مستقیمی بر اقتصاد عراق، زندگی مردم و تضعیف جایگاه این کشور در منطقه غرب آسیا داشته است.

تحریم آمریکا و کشورهای غربی علیه جمهوری اسلامی ایران به خصوص ایجاد محدودیت برای صادرات نفت آن نیز مثال دیگری از بهره‏گیری از نفت به عنوان یک سلاح اقتصادی است. آمریکا و قدرت‏های اروپایی با هدف متوقف کردن روند صعودی جایگاه منطقه‏ای جمهوری اسلامی ایران و همچنین متوقف کردن تقویت جایگاه محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا با بهانه‏های مختلفی به خصوص ادعای تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‏ای، علیه ایران شش قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب و تحریم‏های شدید اقتصادی وضع کردند تا با ایجاد محدودیت در صادرات نفتی و تضعیف توان اقتصادی آن، سیاست‏های منطقه‏ای ایران را تحت تاثیر قرار دهند.

 

نتیجه ‏گیری

منطقه غرب آسیا یکی از مهم‏ترین مناطق در جهان است. این اهمیت دلایل سیاسی، اقتصادی، مذهبی، ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی دارد. از جمله دلایل ژئواکونومیکی منطقه غرب آسیا، وجود منابع غنی انرژی به خصوص نفت در این منطقه است. اقتصاد اغلب کشورهای منطقه غرب آسیا، اقتصادی وابسته به درآمدهای نفتی است. از سوی دیگر، یکی از مهم‏ترین دلایل مداخله قدرت‏های فرامنطقه‏ای در سیاست و قدرت در منطقه غرب آسیا نیز وجود منابع نفتی در این منطقه و همچنین بهره‏گیری از درآمدهای نفتی کشورهای این منطقه است. بر این اساس، نفت و درآمدهای نفتی نقش تاثیرگذاری در معادلات قدرت در منطقه غرب آسیا ایفا می‏کند که این تاثیرگذاری در تحولات سال‏های اخیر عراق و سوریه مشهود است. با توجه به کشف بلوک نفتی نهم در لبنان در نزدیک مرزهای این کشور با سرزمین‏های اشغالی، نفت می‏تواند به عامل جدیدی برای ایجاد جنگ توسط رژیم صهیونیستی علیه لبنان تبدیل شود، موضوعی که سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‏الله لبنان نیز بر آن تاکید کرد.


منابع:

 

[1] . Clair Aoun Marie, (2013), Oil and Gas Resources of the Middle East and North Africa: A Curse or a Blessing?, in; Jean-Marie Chevalier and Patrice Geoffron, The New Energy Crisis, Palgrave, London.

[2] . BP, (2017), The Middle East energy market in 2016, BP Statistical Review 2017, available at: https://www.bp.com/en/global/corporate/energy-economics/statistical-review-of-world-energy/country-and-regional-insights/middle-east.html

[3] . Colgan Jeff, (2013), Oil, Conflict, and U.S. National Interests, belfer center, https://www.belfercenter.org/publication/oil-conflict-and-us-national-interests

 

[4] . خبرگزاری شانا، (26 خرداد 1383)، آمریکا و ژئوپلتیک نفت خلیج فارس، قابل دسترسی در آدرس زیر:

 

https://www.shana.ir/fa/newsagency/23898

[5] . محمدی حمیدرضا و میکامه ایمان، (1392)، تاثیر نفت بر حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس، پژوهش‏های دانش زمین، سال چهارم، شماره 14. ص 47.

[6] . محمدی حمیدرضا و میکامه ایمان، (1392)، تاثیر نفت بر حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس، پژوهش‏های دانش زمین، سال چهارم، شماره 14. ص 46.

 

[7] . Kennedy Robert, (2018), Middle Eastern Wars Have Always Been about Oil, https://www.globalresearch.ca/middle-eastern-wars-have-always-been-about-oil/5510640

 

[8] . EIA, (April 2018), how much Petroleum does the United States import and export?, https://www.eia.gov/tools/faqs/faq.php?id=727&t=6

[9] . Gobat Jeanne and Kostial Kristina, (June 2016), Syria’s Conflict Economy, IMF Working Paper, available at: https://www.imf.org/external/pubs/ft/wp/2016/wp16123.pdf

 

[10] . Rogin Josh, (30 March 2018), in Syria, we took the oil. Now Trump wants to give it to Iran, Washington post, available at: https://www.washingtonpost.com/news/josh-rogin/wp/2018/03/30/in-syria-we-took-the-oil-now-trump-wants-to-give-it-to-iran/?noredirect=on&utm_term=.72a88335ed92

 

[11] . عمادی سیدرضی، (1396)، بلوک 9، عامل تنش ژئوپلتیک میان بیروت و تل آویو، سایت معاونت سیاسی آجا، قابل دسترسی در آدرس زیر:

 

http://siasi.aja.ir/Portal/home/?news/105568/105662/1496422

[12] . رفیع حسین، (1393)، تحول نقش نفت در تقابل سیاسی خاورمیانه اسلامی و غرب، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، شماره 9.

[13] . Gross Samantha, (2017), the 1967 War and the oil weapon, https://www.brookings.edu/blog/markaz/2017/06/05/the-1967-war-and-the-oil-weapon/

ارسال دیدگاه