ناتو در اندیشه رقیب‌سازی از روسیه و چین برای مقابله با آنها

ناتو به‌دنبال تنظیم راهبردهایی است که در آن بتواند روسیه و چین را به عنوان رقبای اصلی مطرح و سایر اعضای پیمان را برای مقابله با آنها متحد کند.

 سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به منظور تمرکز و یکپارچه‌سازی اقدامات نظامی و دفاعی کشورهای غربی ایجاد شد که بیشتر فعالیت‌های آن برای مقابله با نفوذ شوروی بود. پس از فروپاشی شوروی، استراتژی این سازمان بر محور گسترش ناتو به شرق و افزایش حوزه فعالیت‌های آن در جمهوری‌های تازه استقلال یافته اروپای شرقی، آسیای مرکزی و قفقاز بود. اما مدتی است که با ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ، راهبردهای این سازمان دچار چالش اساسی شده و حتی رویکردهای مشترک بین اعضای آن در حال تبدیل شدن به اختلاف‌نظرها است، بنابراین ناتو به دنبال تنظیم یک راهبرد دیگر برای برقراری مجدد تمرکز است. یولیا ملنیکووا، استاد پژوهشگاه دولتی روابط بین‌الملل مسکو، با انتشار مقاله در اندیشکده شورای امور بین‌الملل فدراسیون روسیه به بررسی بیشتر تلاش‌های ناتو برای ایجاد راهبرد جدید می‌پردازد.

ملنیکووا می‌نویسد: حدود یک سال است که ناتو به جست‌وجوی فعال برای یافتن الگوی همزیستی مشترک ادامه می‌دهد و این می‌توانست تشکیل دهنده بنیان یک مفهوم جدید استراتژیک برای اتحاد باشد. طی اجلاس سال ۲۰۱۹ در لندن، پروژه ناتو ۲۰۳۰ راه اندازی شد، زمانی که به ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو دستور داده شد تا یک گروه کارشناسی تشکیل دهد و در فرایند آن به تهیه پیشنهادات برای تقویت همکاری‌های راهبردی بین کشورهای عضو و تطبیق مفهوم استراتژی با اجلاس سران در سال ۲۰۲۱ بپردازند.

وی ادامه می‌دهد: احساس تهدید مشترک در برابر اتحاد جماهیر شوروی سابق، به عنوان عنصر اصلی هویت فراآتلانتیکی تا سال ۱۹۹۱ میلادی در نظر گرفته می‌شد. در شرایط کنونی، بیشتر فرایند ایجاد خطر جدید در برابر چین در حال تثبیت است. لحاظ کردن تهدید چین به صورت رسمی (همراه با روسیه) در مفهوم استراتژیک جدید، می‌تواند پیامدهای اساسی برای ساختار امنیت جهانی داشته باشد.

تحلیلگر روس، توضیح می‌دهد: گزارش کارشناسان ناتو تشکیل شده از سه بخش شامل مقدمه‌ای از پیشنهادات و نظریه‌های اصلی، توصیف روند توسعه محیط خارجی در دهه جدید و توصیه‌های دقیق است که بخش آخر جزو مهمترین آن است.  اگرچه در این گزارش از مجموعه‌ای سنتی برای اتحاد و جامعه غربی در قالب کلیشه‌های سیاست خارجی به عنوان یک کل مانند نظم مبتنی بر قاعده، دفاع از سبک زندگی دموکراتیک و تقویت مقاومت در برابر فشار استفاده شده است، اما محتوای آن نسبت به سند مشابه در سال ۲۰۱۰ متفاوت است. سند جدید واقعیت‌های بین‌المللیِ تغییریافته و مشکلات داخلی انباشته شده را منعکس می‌کند.

ملینکووا معتقد است: هدف اصلی ناتو ۲۰۳۰ غلبه بر تمایلات گریز از مرکز است که طی چند دهه گذشته به دلیل تفاوت در درک تهدیدها و منافع امنیتی کشورهای شرکت کننده در اتحاد به وجود آمده است. در این سند به منظور همراه کردن متحدان برای مشارکت در پروژه‌های جهانی، در ابتدا تحول در فضای بین‌المللی به عنوان شرایط منفی برای توسعه ناتو ارائه می‌شود. به گفته نویسندگان، دهه جدید با رقابت قدرت‌های بزرگ، تجدیدنظرطلبان اقتدارگرا و در پیش گرفتن سیاست‌های تهاجمی همراه خواهد بود.

وی تأکید می‌کند: در چنین واقعیتی از جهان، این گزارش هیچ اقدامی را برای بهبود مناسبات با مسکو پیشنهاد نمی‌دهد و به جای آن حفظ یک رویکرد ترکیبی از مهار و گفت‌وگو تا زمان تغییر موضع روسیه یا به وجود آمدن تحولی مطلوب برای ناتو را توصیه می‌کنند. از گفت‌وگوی روسیه-ناتو  بایستی برای انتقال مواضع و موقعیت اتحاد به مسکو استفاده شود. البته هر چقدر که مواضع نسبت به روسیه سخت و غیرسازنده به نظر برسد، مدت‌هاست که اتهامات شعاری و معمول با همان پاسخ‌های معمول تنظیم شده است. اما در مورد چین رویه ثابتی وجود ندارد. این چالش از ابتدا و به روشی نسبتاً جالب در برنامه ناتو فرمول بندی شده است که هم رویکرد قاطع و سخت وجود دارد و هم همکاری اقتصادی با چین توسط بسیاری از اعضای اتحاد ناتو در نظر گرفته شده است.

در این مقاله آمده است: رشد قدرت چین با سیاست صنعتی و ترکیبی از بخش‌های نظامی و اجتماعی تضمین می‌شود. به طور کلی افزایش قدرت چین موجب تغییر محاسبات استراتژیک ناتو شده است. اگرچه پکن مانند روسیه همچنان تهدید نظامی مستقیمی برای سرزمین‌های اعضای ناتو نیست، اما منافع و مواضع راهبردی چین روز به روز جهانی‌ می‌شود. به زودی جبر اقتصادی، فشارهای دیپلماتیک و نظامی به محیطی فراتر از هند و پاسیفیک گسترش می‌یابد و برای ناتو ایجاد انعطاف‌پذیری جمعی، محافظت از زیرساخت‌های حیاتی و بخش‌های حساس اقتصاد، همچنین واکنش به تهدید فناوری‌های جدید مانند ۵ جی، دشوار می‌شود. این موارد بیشتر مربوط به نگرانی‌ آمریکایی‌ها نسبت به چین است.

ملینکووا می‌نویسد:  بر اساس گزارش ناتو، نه تنها برای ایالات متحده آمریکا، بلکه برای اتحادیه اروپا نیز خطرات فزاینده‌ای درباره خدمات ارتباط از راه دور، فضا، حوزه سایبری و فناوری‌های جدید وجود دارد. شعارهای مربوط به حقوق بشر که زمانی بر فضای چین تسلط داشتند، دیگر جایگاه مهمی ندارند، اگرچه در انتهای گزارش ناتو این جمله آمده که سیاست‌های چین در زمینه حقوق بین‌الملل بر خلاف نظم مبتنی بر حقوق است.

وی در پایان تأکید می‌کند: روسیه و چین نه تنها به صورت جداکانه، بلکه در کنار هم به عنوان یک تهدید برای ناتو قرار می‌گیرند. در این سند توصیه می‌شود که در واحد اطلاعات و امنیت مشترک ناتو، یک بخش مجزا برای بررسی تعامل با روسیه و چین ایجاد شود که طی آن به طور منظم به شورای آتلانتیک شمالی گزارش دهد. همچنین توجه به نفوذ روسیه و چین طی فرایند تدوین استراتژی جنوب (جنوب اروپا) از موارد تأکید شده در این سند است. دریای مدیترانه در حال تبدیل شده به حضور مسکو و تا حدودی پکن است که به همراه چالش‌های درون منطقه‌ای، تقویت موقعیت جنوب ناتو و فرماندهی مشترک در ناپل (ناپولی) را می‌طلبد.

  • این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.

منبع: خبرگزاری تسنیم

ارسال دیدگاه