السیسی و چالش‌های اقتصادی مصر

هرچند هنوز چند ماهی از رسیدن السیسی به مقام ریاست­ جمهوری مصر نمی­‌گذرد، اما آنچه که در ماه­‌های اخیر در مصر شاهد هستیم نشان می­‌دهد که سیسی درست همان راهی را می­‌رود که پیش از او مبارک رفت؛...

چکیده

مدتی است که «عبدالفتاح السیسی» به‌عنوان رییس­ جمهور مصر انتخاب شده‌است. با این وجود السیسی با مشکلات بسیاری در هر دو عرصة سیاسی و اقتصادی روبروست. در عرصة سیاسی مخالفان اصلی او؛ یعنی اخوان‌المسلمین و حامیان «محمد المرسی»؛ رییس­ جمهور سابق مصر برای او مشروعیتی قائل نیستند و در عرصة اقتصادی نیز مشکلات اقتصادی مصر از بیکاری و تورم گرفته تا مشکل بدهی­های خارجی همچنان ادامه دارد. بحث اصلی این نوشتار این است که با توجه به راهبرد السیسی مبنی‌بر توسعة سیاست خارجی مصر و تعامل گسترده با دیگر کشورها همراه با ادامة سیاست مشت آهنین در عرصة داخلی مصر، آیا دولت فعلی این کشور توانایی تثبیت اوضاع اقتصادی و ارتقای سطح معیشت مردم را خواهدداشت؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که به‌نظر می‌­رسد اتخاذ رویکرد «تعاملی» السیسی در عرصة سیاست خارجی و اتخاذ رویکرد «تقابلی» او در عرصة سیاست داخلی موجب خواهد شد که اقتصاد مصر همچنان با بی­‌ثباتی دست‌وپنجه نرم کند.

مقدمه

«عبدالفتاح السیسی»؛ وزیر دفاع سابق مصر در دولت «محمد مرسی»؛ رییس­­ جمهور برکنارشدة مصر موفق شد تا در انتخاباتی که به باور بسیاری از ناظران و صاحب­نظران در فضایی غیرآزاد و غیررقابتی برگزار شد و با مشارکتی پایین و کمتر از 50 درصد مردم این کشور همراه بود، پیروز انتخابات گردد و رییس­ جمهور مصر لقب گیرد. اما اکنون این وزیر دفاع سابق در مقام رییس ­جمهور ِیکی از بزرگترین و مهم­ترین کشورهای شمال آفریقا با چالش­های بسیاری دست به گریبان است. اقتصاد کشور مصر که حتی در زمان ریاست ­جمهوری «حسنی مبارک»؛ یعنی دوران پیش از انقلاب هم روزهای خوبی را پشت ­سر نمی­‌گذاشت، بعد از انقلاب نه‌تنها شرایط بهتری را تجربه نکرد، بلکه در مسیر سراشیبی قرار گرفت و از نظر شاخص‌های کلان اقتصادی همچون تولید ناخالص داخلی، بدهی خارجی، تورم و بیکاری با سقوطی اساسی روبرو گشت. اکنون و در چنین شرایطی السیسی باید اقتصاد مصر را به روزهای خوب خود بازگرداند. با این همه به‌نظر می­رسد که رویکرد دوگانه‌­ای که او در دو عرصة سیاست داخلی و خارجی اتخاذ کرده‌است، راه را برای بهبود اوضاع اقتصادی در مصر سخت­تر نماید. سیسی از یک طرف در حوزة سیاست خارجی به‌دنبال تعامل با قدرت­‌های منطقه­‌ای و فرامنطقه­‌ای است و از طرف دیگر هیچ­گونه رقیب داخلی را در حوزة سیاست مصر برنمی­تابد و به‌جای تعامل با رقبای داخلی، سیاست سرکوب و مشت آهنین را در مقابل مهم‌ترین رقیب سیاسی خود؛ یعنی اخوان‌المسلمین مصر در پیش گرفته تا جایی که به فرمان او این گروه رسماً از صحنه سیاسی مصر حذف شد و هم‌اکنون فعالیت این گروه در مصر غیرقانونی است و بسیاری از رهبران این قدیمی­ترین گروه سیاسی اسلام­گرای مصری در معرض اعدام و حبس­های درازمدت قرار دارند. با این وجود آیا چنین شرایطی می­تواند اوضاع اقتصادی مصر را تثبیت کرده و معیشت مردم مصر را بهبود بخشد؟

اقتصاد مصر و مشکلات ساختاری

بی‌تردید اقتصاد از جمله چالش‌های بسیار مهم تمام دولت‌هایی بوده که از سال ۱۹۵۲م تاکنون در مصر روی کار آمده‌اند، به­ گونه‌ای که میزان توانمندی و کارایی هر دولت با عملکرد آن در بخش اقتصادی سنجیده می‌شود. در طی 150 سال گذشته، مصر همواره در لبة ویرانی اقتصادی بوده‌است. هر چند تمایل به اصلاح اقتصادی نقش عمده‏ای در انقلاب 1952م بازی کرد، اما از آن هنگام حکومت نسبت به طرح یک زبان آشکار اقتصادی ناتوان ماند. «ناصر» مصر را به‌سمت سوسیالیسم و بلوک شوروی برد تا به توسعة نظامی و مدنی دست یابد. به همین خاطر، غربی‌ها عموماً گرفتاری‌های اقتصادی کنونی مصر را به زیاده‌‏روی‌های زمان ناصر نسبت می‏‌دهند (harris,1988: p5). از زمان ریاست‌جمهوری «انور سادات» در اواسط دهه ۱۹۷۰م که سیاست «انفتاح» یا‌‌ همان «درهای باز» در این کشور اجرا شد، مصر بار‌ها تلاش‌ کرده‌ است که اقتصاد را احیا کند و آن را به شرایط عادی بازگرداند. برنامه‌های اصلاحی پی‌درپی، اما ناموفق، در مصر در دهه ۱۹۹۰م میلادی منجر به ایجاد فقری گسترده در این کشور شد که نتایج آن در انقلاب ۲۰۱۱م این کشور مشاهده گردید و مصر همچنان از تاثیرات آن رنج می‌برد (ابراهیم سیف، 1390).

پیش از انقلاب دولت مصر در واقع یک دولت اقتدارگرای بوروکراتیک مبتنی‌بر اتحاد دولت، ارتش و بخش‌هایی خاص از بورژوازی بود که پیوندهایی مستقیم با منافع و مؤسسات اقتصادی خارجی ایجاد کرده‌بود (fahmy, 2002: p242) و به همین دلیل شاهد وابستگی اقتصادی مصر به خارج از کشور و ضعف پایه‌­های اقتصادی مصر در طول سال­های گذشته بوده‌ایم؛ مسئله‌ای که امروز نیز ادامه دارد و در شرایطی که مصر تجربة گذار به دموکراسی را سپری می‌کند، اقتصاد این کشور نیز دورانی از گذار و بی­ثباتی را سپری می­‌نماید. در چنین وضعیتی همان­گونه که بسیاری از تحلیل­گران اقتصادی باور دارند اجرایی کردن اصلاحات اقتصادی بسیار دشوار است. اوضاع زمانی بدتر می­‌شود که بدانیم برای مردم مصر در این روزها هیچ‌چیز مهم‌تر از بهبود اوضاع اقتصادی نیست و آن‌ها از بی­‌ثباتی اقتصادیِ ناشی از انقلاب به‌شدت خشمگین و ناراحتند؛ موضوعی که کار دولت را برای انجام و عملی ­ساختن اصلاحات اقتصادی سخت­تر می‌­کند. حال با گذشت بیش از یک سال از برکناری محمد مرسی؛ رییس ­جمهور اسلام­گرای مصر، قدرت در این کشور همانند سابق به دست ارتش این کشور افتاده و فرمانده‌ای قدیمی در ارتش؛ یعنی عبدالفتاح السیسی عهده‌­دار سمت ریاست­ جمهوری این کشور شده‌است. با این همه، اوضاع اقتصادی مصر بعد از برکناری مرسی تغییر چندان مثبتی را شاهد نبوده و السیسی خود را با چالش­هایی اساسی روبرو می­‌بیند.

حکومت مصر در تامین بودجة مالی یک‌سالة خود پس از برکناری مرسی از قدرت ناتوان بوده‌است. ارزیابی شده که کسری بودجة این کشور در این مدت بین 11 تا 13 درصد تولید ناخالص داخلی باشد که این میزان نزدیک به دو برابر میزان کسری بودجة مصر در 5 سال پیش از این و البته بالاتر از کسری بودجه این کشور در سال 2002م است. مخارج گستردة نظام اداریِ مصر نیز با بودجة این کشور همخوانی ندارد و همین مخارج سنگین عاملی برای ناکافی بودن بودجة تخصیص یافته برای یارانه­‌های غذایی و انرژی برای مردم این کشور که بسیاری از آن‌ها زیر خط فقر زندگی می­‌کنند شده‌است. جمع درآمدهای دولت مصر در سال 2012م حدود 7/19 میلیارد دلار بوده، اما این کشور در همان مقطع زمانی 5/30 میلیارد دلار هزینه کرده‌است. در سال 2013م این میزان کسری بودجه به 2/3 میلیارد دلار در هر ماه افزایش پیدا کرد. ازاین‌رو حکومت مصر شروع به افزایش استقراض از بانک­های داخلی کرد که خود عاملی برای کاهش ارزش پول ملی مصر در این زمان گردید (sharp, 2014: p8). این­ها مشکلاتی است که اقتصاد مصر در ماه­های اخیر نیز با آن دست و پنجه نرم می­کند. مشکلات اقتصادی مصر در این مدت نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه برخی متغیرهای کلان اقتصادی مصر امروز در وضعیت بحرانی­تری قرار دارد. برای مثال در زمینة فقر و بیکاری اوضاع در مصر به‌هیچ عنوان مساعد نیست. ثبات سیاسی و رشد اقتصادی عمیقاً با یکدیگر در ارتباط هستند، اما مصر بعد از انقلاب نه از ثبات سیاسی برخوردار شد و نه از رشد اقتصادی. کسری بودجة شدید، افزایش میزان بدهی­‌های خارجی و نرخ بیکاری گسترده و افزایش نرخ فقر و کاهش استانداردهای زندگی تنها بخشی از مشکلاتی است که مصر پس از انقلاب از آن رنج می­‌برد (Abdou and Zaazou, 2013: p92). در واقع اقتصاد مصر در طول سال­‌های بعد از انقلاب از منظر متغیرهای کلان اقتصادی در وضعیت بدتری قرار گرفته و آمارهای اقتصادی در سال 2013م نشان می­‌دهد که نرخ بیکاری، رشد داخلی و تورم نسبت به سال­‌های گذشته افزایش یافته است. برای مثال نرخ بیکاری به 13 درصد افزایش یافته است (AFDB, 2013: p1). رشد اقتصادی مصر نیز در سال 2013م به 2/2 درصد کاهش یافته و تورم نیز از 3/6 درصد در ژانویة 2013م به 7/8 درصد در فوریة همین سال رسیده‌است که علت اصلی آن افزایش نرخ کالاهای وارداتی به این کشور بوده‌است (AFDB, 2013: p1). به این ترتیب باید گفت که اقتصاد مصر پس از سقوط حسنی مبارک در سال ۲۰۱۱م، به‌دلیل بی‌ثباتیِ موجود در دوران گذار که در مورد مصر با رکود اقتصادی جهانی نیز همراه شد، در سراشیبی و زوال قرار گرفته‌است. اثرات رکود اخیر در مصر بیشتر در زمینة مصرف داخلی، سرمایه‌گذاری خارجی و صنعت توریسم قابل مشاهده است. سرمایه‌­گذاری خارجی در مصر از 8/6 میلیارد دلار در پیش از انقلاب به 2 میلیارد دلار در پس از انقلاب و در سال مالی 2011/2010 کاهش یافت (Abdou and Zaazou, 2013: p99). تحولات دوران انقلاب بسیاری از سرمایه‌گذاران را از حضور در مصر منصرف کرد. برای مثال، سرمایه‌گذاران اماراتی با شروع ناآرامی‌ها نسبت به سرمایه‌گذاری ده میلیارد دلاری خود در مصر نگران شدند که نهایتا این نگرانی منجر به سقوط شدید ارزش بازار گردید. علاوه بر وضعیت تهدیدکنندة سرمایه­‌گذاری خارجی، مصر یکی‌دیگر از منابع اصلی درآمدی خود را نیز در موقعیتی تضعیف­ شده می­‌بیند. صنعت توریسم از مهم‌ترین منابع درآمدی مصر به شمار می­‌رود و این کشور از پتانسیل اقتصادی فراوانی در این زمینه برخوردار می‌باشد، ولی به‌دلیل ضعف مدیریت سیاسی، مصری‌ها نتوانسته­‌اند از این شرایط استفاده کنند (McGreal,2008: p2). در چنین شرایطی السیسی رییس‌جمهور جدید مصر سیاست دوگانه­‌ای را برای بهبود اوضاع در مصر در پیش گرفته است.

السیسی و رویکرد دوگانه

1) السیسی و تعامل در عرصة سیاست خارجی

جامعة مصر این روزها در وضعیتی عمیقاً تقسیم ­شده به سر می­‌برد و موقعیت اقتصادی این کشور نیز کاملاً آشوب­زده می‌باشد. تحت چنین شرایطی است که السیسی می­خواهد قدرت خود را تثبیت و تحکیم نماید (Roll. 2014: p1). السیسی نشان داده که در این راه آماده است تا با قدرت­‌های خارجی از جمله قدرت­‌های منطقه­‌ای همچون عربستان سعودی همکاری و تعامل نزدیکی داشته باشد. در واقع  بعد از سقوط محمد مرسی به دست ارتش مصر، روابط این کشور با عربستان سعودی شاهد تغییراتی اساسی بوده است. عربستانی‌ها که در چندین موضوع اختلافاتی اساسی با اخوان­ المسلمین داشتند از وقوع تغییرات در نظام سیاسی مصر شادمان شدند و درصدد احیای شرایط سیاسی ماقبل مرسی در این کشور برآمدند. تلاش­های مرسی برای بهبود روابط با ایران بر اختلافات عربستان سعودی و دولت مرسی دامن زد، اما اکنون عربستانی­‌ها از شرایط موجود در مصر، نفوذ خود در این کشور و پایان حضور ایران در مصر خوشحالند (pradhan, 2013: p1). حسنی مبارک رییس­ جمهور سابق مصر روابط بسیار نزدیکی با عربستان سعودی داشت، اما عربستانی­‌هایِ خواهان ثبات سیاسی در مصر و منطقه از روند تحولات در این کشور و روی‌کارآمدن اخوانی­‌ها در مصر رضایت نداشتند. به‌همین دلیل  زمانی که مرسی به ریاض سفر کرد و با وجود علاقة وی برای گسترش روابط با عربستان، تنها قول کمک 4 میلیاردی را به مرسی دادند که به‌دلیل اختلافات سیاسی از آن میزان تنها 7/1 میلیارد دلار پرداخت شد (SWP, 2012: p4). درست از زمانی که مرسی سقوط کرد و دولت موقت در مصر حاکم شد، عربستان سعودی از نخستین کشورهایی بود که به کمک دولت موقت مصر آمد و از دخالت ارتش در امور سیاسی مصر حمایت نمود. علاقة عربستان به تغییرات اخیر در مصر را می­‌توان با توجه به کمک­‌های مالی این کشور به دولت موقت مصر دریافت. ارائة یک بسته کمک مالی 5 میلیارد دلاری به مصر نشانة خوبی در این خصوص است. عربستان علاوه بر کمک­‌های مالی خود از اقدامات دولت موقت و ارتش مصر هم حمایت کرده­ است و برای مثال به‌هیچ‌عنوان نسبت به کشته­ شدن اعضای اخوان المسلمین و زندانی‌کردن رهبران این گروه اعتراضی ننموده‌است (pradhan, 2013: p1). السیسی؛ رییس­ جمهور امروز مصر نیز نخستین تبریک دوران ریاست­ جمهوری خود را از کسی دریافت نکرد جز ملک عبدالله پادشاه عربستان! السیسی بعد از رسیدن به ریاست جمهوری تلاش کرد تا روابط نزدیکی با عربستان و برخی دیگر از کشورهای ثروتمند حاشیة خلیج فارس از جمله امارات و کویت برقرار نماید.

اما علاوه‌بر تلاش برای تعامل و برقراری روابط نزدیک­تر با قدرت­‌های منطقه­‌ای، السیسی در عرصة فرامنطق‌ه­ای نیز تلاش کرده‌است تا از درِ تعامل با قدرت‌های بین­‌المللی وارد شود. در این راه بدون‌شک او توجه ویژه­ای به ایالات متحده آمریکا که از نفوذ تاریخی در مصر و به‌ویژه در ارتش این کشور برخوردار می‌باشد داشته است.  السیسی خوب به خاطر دارد که واشنگتن در دوران حکومت مرسی انتقادات صریحی را متوجه حکومت او کرد و سیاستِ خارجیِ بیگانه با غربِ مرسی را مورد شماتت قرار داد (SWP, 2012: p4). او به‌عنوان یک ارتشیِ باسابقه می­‌داند که همراهی با آمریکا برای او می­‌تواند همراهی ارتش و بخش­‌هایی از بلوک قدرت قدیمی مصر را به ارمغان آورد و این همان چیزی است که السیسی این روزها دنبال می­‌کند. ابراز علاقة او برای گسترش روابط با آمریکا و دیگر کشورهای غربی در واقع با پاسخ مثبت غرب روبرو شده و آمریکا و دیگر کشورهای غربی تا حدود زیادی چشمان خود را بر روی آنچه که در عرصة سیاست داخلی مصر و برکناری مرسی اتفاق افتاد بسته­‌اند و آمادگی خود را برای همکاری­های بیشتر با دولت جدید مصر اعلام نموده­‌اند. السیسی امیدوار است تا همچون دوران مبارک بتواند ضعف­‌های عمدة اقتصاد مصر از جمله کمبود منابع داخلی و بدهی فزاینده خارجی را با کمک­‌های آمریکا و دیگر کشورهای خارجی به­ ویژه اعراب منطقة خلیج فارس تامین کند. به‌همین دلیل است که السیسی تمام تلاش خود را برای تنش­‌زدایی با کشورهایی که در زمان مرسی روابط سازنده­ای با مصر نداشتند به کار بسته و در عرصة خارجی مسیر تعامل را در پیش گرفته‌است.

2) السیسی و سیاست مشت آهنین در عرصة سیاست داخلی مصر

زمانی که برای نخستین‌بار شایعاتی دربارة تلاش سیسی برای گام‌برداشتن جهت دستیابی به کرسی ریاست جمهوری مصر آغاز شد او با صدور بیانیه­‌ای اعلام کرد که به‌دنبال این مقام نیست و برایش تنها امنیت کشور مصر است که اهمیت دارد! (Abul-magd, 2013: p4) اما با این وجود اکنون این ژنرال پنج ستاره همچون چند دهة گذشته که ژنرال­های ارتش ریاست‌جمهوری مصر را برعهده داشتند، بر این کرسی تکیه زده‌است. هرچند حضور سیسی در این مقام با برگزاری انتخابات همراه بود، اما شرایط برگزاری انتخابات و برکناری دولت موقت در بیش از یکسال پیش از برگزاری انتخابات کاری کرد تا سیسی نیز همچون دیگر ارتشی­‌های قرار گرفته بر مسند ریاست­ جمهوری مصر، با خود بحران مشروعیت به همراه داشته باشد. از این رو، هفته­ نامة «اکونومیست» در یکی از تازه­‌ترین شماره­‌های خود نوشت که «هرچند انتظار می­‌رفت که میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری اخیر در مصر کم باشد، اما نرخ مشارکت حتی از انتظارات هم کمتر بود و حتی بازنگه‌داشتن مراکز رأی­‌گیری برای سه روز نیز باعث نشد که ژنرال سابق ارتش مصر به مشروعیتی که انتظار داشت دست یابد. علاوه‌بر بحران مشروعیت، مشکلات اقتصاد مصر نیز چالشی جدی برای سیسی محسوب می­‌شود، به‌خصوص که مصری‌ها نشان داده­اند که در کنار زدن حاکمان از قدرت توانایی زیادی دارند» (اکونومیست به نقل از سایت خبری خبرآنلاین). با وجود بحران مشروعیت و مشکلات اقتصادی عمیقی که مصر امروز از آن رنج می­‌برد، رویکرد سیسی درعرصة داخلی برخلاف عرصة خارجی نه تعامل بلکه تقابل و به‌کارگیری سیاست قدیمی مشت آهنین است؛ چیزی که ارتش مصر و صاحب­ منصبانش در انجام آن سابقه­‌ای طولانی دارند.

در واقع امروز این موضوع برای بسیاری از مصری­ها روشن شده‌است که عبدالفتاح السیسی نمی­‌خواهد اپوزیسیون مصر را تحمل کند و هیچ­گاه اجازه نخواهد داد تا اپوزیسیون سیاسی در مصر اقتدارش را زیر سوال ببرند. عملاً وی نشان داده که با چنین موضوعی به‌سختی برخورد می­کند. طبق معمول سیاست سرکوب از سوی دولت در ماه­های گذشته به‌صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته‌است (Roll. 2014: p1). با این همه اپوزیسیون در مصر همچنان توانایی به چالش‌کشیدن قدرت سیسی را دارند. او هرچند از توانایی لازم در کسب حمایت و سرمایة بین‌المللی برخوردار است، اما در مقابل با جریانات مختلف موافق و مخالف داخلی به‌طور مشخص، نفوذ گستردة قشر تحصیل‌کردة اخوان‌المسلمین در دانشگاه­ها و سایر مجامع آکادمیک و روشنفکری و هم‌چنین سندیکاهای مختلف مصر در برابر قدرت و سرمایة هنگفت سرمایه‌داران نظام مبارک در نظام اقتصادی ورشکستة مصر که از سیسی حمایت می­‌کنند و او در راه بازسازی اقتصاد مصر حساب ویژه­ای بر روی کمک آن­‌ها باز کرده است نیز روبرو است. با این وجود کارنامة نظامیان در زمینة اقتصادی به‌هیچ‌عنوان مناسب نیست. مبارک در طول زمامداری خویش با توجه به سیطرة ارتش بر امور مصر، نتوانست اوضاع اقتصادی مصر را به سمت اقتدار پیش ببرد و اصولاً یکی از عوامل اصلی انقلاب 2011م نیز مسئله اقتصادی بوده است. اما با این حال السیسی می­‌خواهد با تداوم سیاست سرکوب داخلی و مقابله با اخوان المسلمین به‌عنوان بزرگترین نیروی مخالف قدرت دولت در مصر قدرت خود را تثبیت کند. این در حالی است که به‌نظر نمی­‌رسد با توجه به بی­‌ثباتی سیاسی در عرصة داخلی و پایگاه اجتماعی متزلزل دولت در این کشور اصلاحات اقتصادی بتواند سرانجام مناسبی پیدا کند. همان­طور که هفته‌نامة اکونومیست می­‌نویسد، به نظر نمی­‌رسد برنامه­‌های سیسی بتوانند اقتصاد مصر که طی سال­های اخیر از بد به فاجعه نزدیک شده را بهبود ببخشند به‌خصوص که به نظر می‌رسد که سیسی اعتقادی به اقتصاد بازار ندارد و بیشتر ترجیح می­دهد که از حضور پررنگ دولت و نظامی­ها در اقتصاد بهره ببرد، شیوه­‌ای که پیش‌تر نیز در مصر ناکارآمد بودن آن ثابت شده‌است، اما سیسی قصد دارد تا باز هم این نسخة شکست‌خورده را دنبال نماید.

نتیجه‌­گیری

هرچند هنوز چند ماهی از رسیدن عبدالفتاح السیسی به مقام ریاست­ جمهوری مصر نمی­‌گذرد و این مدت برای قضاوت دربارة کارنامة اقتصادی دولت او کوتاه به نظر می­‌رسد، اما آنچه که در ماه‌­های اخیر در مصر شاهد هستیم نشان می­‌دهد که سیسی درست همان راهی را می­‌رود که پیش از او مبارک رفت؛ یعنی تعامل در عرصة سیاست خارجی و داشتن روابط نزدیک با قدرت‌های منطقه­‌ای و فرامنطقه­‌ای و در مقابل سیاست سرکوب نیروهای داخلیِ مخالف و به‌کارگیری مشت آهنین در عرصة سیاست داخلی. با توجه به این شرایط و تجربة سال­‌های گذشتة مصر در اجرای چنین سیاستی از سوی نظامیان، به نظر نمی­‌رسد که آسمان اقتصاد مصر بتواند روزهایی آفتابی را پیش‌رو داشته باشد.

—————————————-

فهرست منابع:

1. سیف، ابراهیم، چالش‌های پیش‌روی اقتصاد در حال گذار مصر (بنیاد کارنگی)، ترجمة پیمان شمسیان، انتشار یافته در روزنامة دنیای اقتصاد، شمارة 2564، 90/11/9.

2. Abdou, Doaa S & Zaazou, Zeinab (2013), the Egyptian Revolution and Post Socio-Economic Impact, Middle Eastern and African Economies, Volume. 15, No. 1, pp: 1-24.

3. Chris McGreal, “Egypt: Bread Shortages, Hunger and Unrest,” The Guardian, May 27, 2008, p. 2.

4. Lillian Craig Harris, “Introduction,” in L. Craig Harris (ed.), Egypt: Internal Challenges and Regional Stability, London: Routledge & Kegan Paul, 1988, pp. 3-5.

5. Ninette S. Fahmy, The Politics of Egypt: State-Society Relationship, London: RoutledgeCurzon, 2002, p. 242.

6. Pradhan, Parasanta Kumar (2013), Post- Morsi Egypt: Saudi Maneuvering and Iranian Dilemma, Institute for Defense Studies& Analysis, pp: 1-10.

7. Sharp, Jeremy m. (2014), Egypt Background and U.S. Relations, Congressional Research Service, pp: 1-55.

8. Stiftung Wissenschaft und Politik, SWP, (2012), Egyptian Foreign Policy Under Mohamed Morsi, pp: 1-4.

ارسال دیدگاه