«داعش» و اتمام تاریخ مصرف

بمب‌گذاری در روسیه، انفجار سفارت ایران در بیروت، بمب‌گذاری و ترور وزیر اسبق اقتصاد لبنان بطور مستقیم توسط داعش انجام گردید. نقش اول این بازی بندر بن سلطان بود. برای رهایی از این مرداب سیاسی باید طوری زمین بازی عوض شود که عربستان در معرض اتهام نباشد.

رشد روز افزون خشونت و افراط‌گرایی در منطقه باعث شد تا غرب بر آن باشد که با کشیدن ترمز این خشونت‌ها، پیاده‌سازی گام نهایی خود در سوریه را بسترسازی نماید. هدف نهایی از اجرای این سناریو چند مورد می‌تواند باشد:

1- هدف اول زمینه‌سازی برای شرکت معارضین در ژنو2 می‌باشد، زیرا نظام سوریه اعلام کرده‌است که با حضور بدون پیش شرط خود در ژنو2  موافق است. از این رو آن‌ها باید در دو جبهه اصلی معارضان تغییرات اساسی ایجاد می‌کردند. جبهه اول جبهه القاعده و تکفیری بود که خواستگاه اصلی آن رژیم سعودی است. چون «النصره» و «داعش» در سوریه و منطقه، مرتکب جنایات فراوانی شده‌اند و در مجامع عمومی به رسمیت شناخته نمی‌شوند ودر ژنو2 شرکت نمی‌کنند، بنابراین غرب با عوض‌کردن زمین بازی، ایجاد «جبهه الاسلامیه» و جذب النصره سعی در ترمیم این جبهه در افکار عمومی مردم منطقه نمود. جبهه دوم «ائتلاف مخالفان» بود. رهبری این جبهه با «احمد جربا» است. جربا در تفکرات خود مجری بلادرنگ برنامه‌های سعودی شناخته می‌شود. بنابراین او از شکست ژنو 2 ناراحت نمی‌گردد، چون اصولا عربستان با برگزاری این نشست به این صورت موافق نیست و بیشتر به مبارزه مسلحانه اعتقاد دارد. از طرف دیگر «ریاض حجاب»؛ رقیب جربا در این جبهه و عنصر مورد حمایت آمریکاست. وی در رای‌گیری اخیرِ ائتلاف مخالفان نتوانست رای بیاورد و احمد جربا ابقا گردید. چرایی این قضیه در ادامه شرح داده خواهد شد.

2- چندی پیش جلسه‌ای محرمانه با حضور افسران اطلاعاتی امریکا، ترکیه، عربستان و اردن در امان برگزار شد که هدف آن دقیقا برنامه آمریکا در سوریه بود. در این نشست تمام مباحث مرتبط با سوریه مطرح گردید. در این جلسه ترکیه به دلیل تهدیدهای اخیر داعش، برنامه خود را حذف داعش، ادامه جنگ، حمایت از تروریسم و ائتلاف مخالفان اعلام نمود. امریکا هم تقریبا همین موضع را داشت، با این تفاوت که امریکا برای تقویت معارضه، برنامه اصلاح و کشیدن ترمز تکفیری‌ها را هم در نظر داشت. عربستان سعودی و در راس آن «بندر بن سلطان» ضمن یک عقب‌نشینی تاکتیکی، با این امر موافقت کرد تا یک امتیاز بزرگ بگیرد. خلاصه این مباحث آن شد که داعش باید قربانی این شطرنج سیاسی و امنیتی گردد؛ یعنی امریکا، ترکیه و عربستان موافقت ظاهری خود را با حمله مالکی به مواضع داعش در استان الانبار اعلام نمایند. پس از این شائبه حمایت عربستان از حوادث امنیتی که توسط این گروه انجام می‌شده‌است پاک می‌شود[1].

3- بمب‌گذاری در روسیه، انفجار سفارت ایران در بیروت، بمب‌گذاری و ترور وزیر اسبق اقتصاد لبنان بطور مستقیم توسط داعش انجام گردید. نقش اول این بازی بندر بن سلطان بود. برای رهایی از این مرداب سیاسی باید طوری زمین بازی عوض شود که عربستان در معرض اتهام نباشد. پس همان کاری که با «ماجد الماجد» پس از دستگیری انجام گرفت، باید با داعش نیز می‌شد و آن موافقت با حذف فیزیکی داعش بود.

4- انداختن توپ در زمین جمهوری اسلامی و بشار اسد نیز از جمله دیگر اهداف این برنامه بود؛ یعنی وقتی داعش تمامی برنامه‌های مورد نظر سعودی را اجرا کرد، باید ادعا شود که این گروه با نظام بشار اسد همکاری دارد تا ورق به نفع جبهه غربی- عربی- عبری برگردد. طنز ماجرا آنجاست که مبدع این نظریه، شبکه العربیه بود که به‌عنوان پشتوانه رسانه‌ای تروریست‌ها در سوریه شناخته می‌شود.[2]

5- به نظر می‌رسد که سفر آقای ظریف به لبنان و سوریه، نویدبخش خارج‌شدن دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی از انفعال کنونی باشد. از این رو باید منتظر اجرای بهتر برنامه‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی در عرصه دیپلماتیک باشیم.



[1] – توافقات پشت پرده یک نشست در اردن درباره سوریه/ خبرگزاری تسنیم، 1392/10/22.

[2] – العربیه

ارسال دیدگاه