فرانسه از بحران مالي تا سوريه

فرانسه سعی دارد تا از پرونده‌ی سوريه در راستاي احياي موقعيت تاريخي و استعماري خود در منطقه‌ی غرب آسيا و شمال آفريقا استفاده نمايد. البته همگرايي روسيه و آمريكا در پاره‌اي از مسائلِ مربوط به بحران سوريه و مخالفت شديد بشار اسد با حضور اتحاديه‌ی اروپا به ويژه فرانسه در بحران سوريه، عملاً فرانسه را از پرونده‌ی سوريه كنار گذاشته است.

با آغاز موج انقلاب‌هاي عربي در منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا، ساركوزي رئيس جمهور وقت فرانسه نيز همچون ديگر رقباي غربي خود تلاش بسياري براي احياي نقش تاريخي فرانسه در مناطق سنتي نفوذ خود به ويژه در نواحي جنوب و شرق درياي مديترانه و منطقه ساحل آفريقا نمود. اگرچه دولت وي با بحران شديد اقتصادي دست و پنجه نرم مي‌كرد و از كليه وزراتخانه‌ها به ويژه وزارت دفاع انتظار مي‌رفت كه هزينه‌هاي خود را كاهش دهند، اما جنگنده‌هاي فرانسوي از جمله نخستين جنگنده‌هاي ناتو بودند كه بر فراز ليبي به پرواز درآمده و نظام معمر قذافي را سرنگون ساختند. اين سياست در دوران حكومت چپ‌گرايان به رياست جمهوري فرانسوا اولاند نيز با قوت و شدت بيشتر دنبال گرديد؛ بگونه‌اي كه دولت اولاند به محض صدور قطعنامه شوراي امنيت در دهم  ژانويه 2013م و درخواست دولت مالي براي مواجهه با نيروهاي اسلام‌گراي مخالف دولت، با 4500 سرباز وارد خاك مستعمره سابق خود در قلب آفريقا گرديد. همچنين، دولت اولاند به تبعيت از رئيس جمهور پيشين فرانسه كه بشار اسد را فاقد مشروعيت قانوني اعلام كرد و در حمايت مالي، ديپلماتيك و لجستيكي از مخالفان دولت سوريه مضايقه نكرد، اقدام به برقراري ارتباط با ائتلاف موسوم به «ائتلاف ملي مخالفان سوريه» به عنوان تنها نماينده قانوني ملت اين كشور نمود.

اهداف فرانسه براي حضور در منطقه:

1- دولت فرانسه براي ايفاي نقش در تحولات اخير منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا داراي چند هدف مهم و راهبردي است كه به شرح زير مي‌باشند: فرانسه خود را بازيگري محوري در عرصه مبارزه با تروريسم و سلاح‌هاي كشتار جمعي مي‌داند. لذا به اعتقاد بسياري از تحليلگران سياسي ورود اين كشور به بحران مالي در حقيقت نوعي اعلام آمادگي براي ايفاي نقش گسترده‌تر در بحران سوريه و خلع سلاح شيميايي دولت بشار اسد بود كه به زعم مقامات فرانسوي امنيت منطقه‌اي و جهاني را به خطر مي‌انداخت. لذا دولت اولاند در 11 سپتامبر 2013م طي پيش‌نويسي كه به شوراي امنيت سازمان ملل ارائه كرد، خواستار تعطيلي كامل كليه تاسيسات شيميايي سوريه ظرف مدت 15 روز و بازرسي كامل اين تاسيسات از سوي كارشناسان سازمان ملل متحد گرديد. همچنين در متن اين پيش‌نويس آمده بود كه دولت سوريه چنانچه به مفاد  فوق عمل نكند، بايستي عواقب آن را متحمل گردد.[1]

2- فرانسه در تلاش است تا با ارائه طراح‌هاي نظامي و انسان‌دوستانه جايگاه از دست رفته خود را به عنوان يك قدرت منطقه‌اي در مناطق سنتي نفوذ خود احيا كند؛ زيرا در حال حاضر بحران شديد اقتصادي كه گريبانگير فرانسه شده و همچنين اُفت محسوس جايگاه آن نسبت به آلمان، رقيب تاريخي‌اش، شرايط ناگواري را براي اين كشور فراهم آورده است. در اين راستا، طبق آمار وزارت خارجه فرانسه، اين كشور از آغاز بحران سوريه تا كنون بالغ بر سه هزار پناهنده سوري را در خود جاي داده است و 500 پناهنده ديگر نيز طي چند ماه آينده وارد اين كشور خواهند شد.

3- البته نبايد انگيزه‌هاي ورود فرانسه به تحولات منطقه را صرفاً اهداف انسان دوستانه، مبارزه با تروريسم و خطر سلاح‌هاي كشتار جمعي دانست!؛ بلكه اهداف اقتصادي نيز نقش عمده‌اي در تحرك سياستمداران فرانسوي براي دخالت در تحولات اخير بر عهده داشته است. به عنوان مثال، نقش محوري فرانسه در عمليات ناتو عليه ليبي اين امكان را براي شركت‌هاي نفتي فرانسه جهت سرمايه‌گذاري در حوزه نفتي اين كشور فراهم آورد. همچنين مداخله نظامي فرانسه در بحران مالي نتايج اقتصادي بسياري را براي دولت اين كشور به همراه داشت؛ زيرا منطقه شمال غرب آفريقا بطور كلي مهمترين منبع تامين اورانيوم، نفت، گاز، طلا، مرواريد و ديگر منابع معدني كشورهاي اروپايي محسوب مي‌گردد و دولت فرانسه به شدت از سيطره گروه‌هاي اسلامگرا بر اين معادن نگران بود.

4- دولت فرانسه در چارچوب تلاش براي احياي نفوذ تاريخي در منطقه، حفاظت از منافع حياتي خود در منطقه مديترانه را بسيار  ارزشمند مي‌داند. لذا به شدت نگران تحركات حزب الله لبنان در بحران سوريه و احتمال سرايت اين بحران به كشور لبنان، به عنوان يكي از كشورهاي داراي اولويت براي منافع ملي فرانسه است. علاوه براين، گسترش نفوذ ايران در منطقه شامات و مديترانه بعلاوه نگراني از پرونده هسته‌اي ايران، ديگر محرك سياستمداران فرانسوي براي ايفاي نقش در تحولات منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا است.

راهبردهاي فرانسه براي تحقق اهداف خود

پيروزي ظاهري فرانسه در بحران كشور مالي يكي از مهم‌ترين علل تحريك جاه‌طلبي سياستمداران فرانسوي‌ براي ايفاي نقش بيشتر در بحران سوريه (به ويژه بعد از انتشار اخباري مبني بر استفاده دولت و مخالفان نظام سوريه از سلاح شيميايي) قلمداد مي‌گردد؛ بگونه‌اي كه دولت فرانسه در اگوست 2013م اعلام كرد كه همراه با دولت آمريكا آماده حمله نظامي به سوريه است.[2] اما مقاومت روسيه در برابر طرح حمله نظامي به سوريه باعث تغيير بازي فرانسه نيز گرديد.[3] از اين‌رو، بعد از توافق ايالات متحده و روسيه مبني بر انهدام تاسيسات شيميايي سوريه، استراتژي‌ها و راهبردهاي دولت فرانسه براي حمايت از مخالفان دولت بشار اسد حول محورهاي سه‌گانه زير قرار گرفت:

1. تلاش براي صدور قطعنامه از سوي شوراي امنيت عليه سوريه: فرانسه از آغاز بحران سوريه تا كنون تلاش بي‌وقفه‌اي براي حمايت از صدور قطعنامه شورا حتي بدون تصريح آشكار به مفاد فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد داشته است. منابع آگاه فرانسوي تاكيد دارند كه هدف اصلي دولت فرانسه در شرايط كنوني دست‌يابي به قطعنامه‌اي “مشتمل بر بيشترين موانع و اقدامات” به منظور تحت فشار قرار دادن دولت سوريه براي تن دادن به توافقات كنفرانس ژنو1 يا تصميماتي است كه از سوي سازمان بين المللي منع گسترش سلاح‌هاي شيميايي اتخاذ خواهد گرديد.

2. بررسي و امكان‌سنجي مسلح نمودن مخالفان دولت بشار اسد: به دليل مشكلاتي كه بر سر راه صدور قطعنامه شوراي امنيت براي حمله نظامي به سوريه وجود دارد، مقامات فرانسوي تصميم به تغيير رويه پيشين و مسلح نمودن مخالفان سوري گرفتند. بگونه‌اي كه دولت فرانسه در اقدامي هماهنگ با دولت انگلستان از رفع تحريم ارسال سلاح به مخالفان ميانه‌رو خبر داد. همچنين دولت فرانسه در 13 سپتامبر 2013م از توافق با سه كشور عربي (عربستان سعودي، امارات متحده عربي، اردن) براي تقويت همكاري‌ها جهت حمايت از مخالفان دولت سوريه خبر داد. در اين رابطه، رئيس جمهور فرانسه جلسات متعددي با سعود الفيصل، عبدالله بن زايد و ناصر جوده پيرامون بحران سوريه در قصر اليزه داشته و بارها مسئله مسلح نمودن مخالفان از سوي اولاند مطرح شده است.[4]

3. تلاش حداكثري براي ايفاي نقش در حل سياسي بحران سوريه: فرانسوا اولاند طي سخنراني خود در 24 سپتامبر 2013م در مجمع عمومي سازمان ملل اذعان داشت: “حل بحران سوريه بايد بصورت سياسي به وقوع بپيوندد. ما وقت زيادي از دست داده‌ايم. نظام سوريه ميزان خشونت‌هاي خود را افزايش داده و گروه‌هاي تروريستي از انفعال جامعه بين‌الملل نهايت استفاده را در منزوي ساختن نيروهاي دموكرات ائتلاف ملي مخالفان سوري برده‌اند”.[5] وي همچنين در ادامه افزود: “به همين دليل كنفرانس ژنو 2 بايستي در نزديكترين زمان ممكن برگزار گردد. از نظر دولت فرانسه اين كنفرانس صرفاً مكاني براي گفتگو نيست، بلكه فرصتي مناسب است براي اتخاذ تصميمات لازم پيرامون تشكيل دولت انتقالي سوريه جهت برقراري صلح و امنيت، حمايت از كليه گروه‌هاي سوري و برگزاري انتخابات به موقع”.[6] اين در حالي است كه منابع آگاه فرانسوي از تمايل دستگاه ديپلماسي اين كشور براي گسترش حلقه شركت‌كنندگان در كنفرانس ژنو 2 خبر مي‌دهند. به گفته اين منابع آگاه، پاريس خواهان حضور شركت كشورهاي حاشيه خليج فارس بعلاوه 11 كشور موسوم به «دوستان ملت سوريه» است. همچنين دولت فرانسه از حاميان حضور ايران در كنفرانس ژنو 2 به شرط قبول مقررات كنفرانس ژنو 1 (تشكيل دولت انتقالي سوريه بدون بشار اسد) مي‌باشد.[7] لازم به ذكر است كه سياستمداران فرانسوي معتقدند كه دوره‌ی زماني باقيمانده تا برگزاري كنفرانس ژنو 2 بايستي به آماده‌سازي هر چه بهتر برگزاري كنفرانس و رفع مشكلات پيش‌روي آن اختصاص يابد.

 

گستره ايفاي نقش فرانسه در منطقه

به رغم تلاشي كه فرانسه در عرصه جهاني، به ويژه منطقه درياي مديترانه و ساحل آفريقا، از خود نشان مي‌دهد، اما نبايد از نظر دور داشت كه موقعيت فرانسه در تعاملات بين‌المللي تابع موقعيت و نقش ايالات متحده در  محيط منطقه‌اي و جهاني است. از اين رو، فرانسه در تلاش است تا ضمن كيفيت بخشي به روابط خود با آمريكا در عرصه منطقه‌اي، گام‌هاي موثري نيز در جهت به حاشيه راندن انگلستان از پرونده سوريه بردارد؛ به ويژه آنكه پارلمان انگلستان در 29 اگوست 2013م با طرح حمله نظامي به سوريه مخالفت كرد[8] و همين مسئله دستاويزي براي انتقاد سياستمداران فرانسوي از دولت انگلستان و تبديل شدن به متحد استراتژيك ايالات متحده در اروپا شد.[9] اگرچه، نبايد فراموش نمود كه به موازات تغيير نگرش رياست جمهوري آمريكا نسبت به حمله نظامي به سوريه، موضع فرانسه نيز در اين مسئله به حاشيه رانده شد و تلاش‌هاي دولت فرانسه براي مطرح ساختن به عنوان بازيگري استراتژيك در پرونده سوريه با شكست مواجه شد.

نتيجه‌گيري

با توجه به آنچه تا كنون بيان گرديد، مي‌توان ادعا كرد كه فرانسه سعي دارد تا از پرونده سوريه در راستاي احياي موقعيت تاريخي و استعماري خود در منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا استفاده نمايد. لذا همزمان با گسترش تحركات خود در مسئله حل بحران سوريه (با ارائه پيشنهادهاي نظامي و انسان دوستانه) به دنبال تثبيت نقش خود در كنفرانس ژنو2 و ايفاي نقش ميانجي در پرونده سوريه است. البته، همگرايي روسيه و آمريكا در پاره‌اي مسائل مربوط به بحران سوريه و مخالفت شديد بشار اسد با حضور اتحاديه اروپا به ويژه فرانسه در بحران سوريه، عملاً فرانسه را از پرونده سوريه كنار گذارده و نمي‌توان جايگاه موثري براي تحركات فرانسه در آينده بحران سوريه متصور بود.



[1] «درخواست اولاند برای رای گیری فوری شورای امنیت درباره سوریه. فرانسه همچنان بر طبل جنگ می کوبد»/ خبرگزاری مهر، کد خبر:2136537.

[2] www.bbc.co.uk/persian/tvandradio/…/130901_l34_france_syria.shtml

[3] مسکو: حمله نظامی به سوریه بدون موافقت شورای امنیت، اقدامی متجاوزانه است/ خبرگزاری فارس، کد خبر: 13920609001050.

[4]  سفر مشكوك سه وزير خارجه عرب به فرانسه/ ديپلماسي ايراني،1392/6/22.

[5] مجمع عمومي سازمان ملل/ اولاند: راه حل بحران سوريه سياسي است/ پورتال تخصصی مناظره و گفتگو، کد خبر: ۳۰۵-۳۰۸۶۰.

[6] همان.

[7] شرط و شروط فرانسه برای شرکت ایران در ژنو 2/ جام نيوز، کد خبر:199194.

[8] مخالفت مجلس انگلیس با حمله نظامی به سوریه/ شبکه خبری العالم،1392/6/8.

[9] ان بی سی: «روابط ویژه» آمریکا و بریتانیا دچار خلل می‌شود/ خبرگزاری فارس، کد خبر: 13920609000263.

ارسال دیدگاه