«رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه در تاریخ 18 مرداد 95 به مسکو سفر کرده و با «ولادیمیر پوتین» همتای روسی خود دیدار کرد. طرفین در این دیدار بر عادیسازی روابط تاکید کردند. این سفر در حالی صورت پذیرفت که تنها چند ماه از سرنگونی جنگنده روسی توسط ترکیه میگذشت. در پی سرنگونی جنگنده روسی توسط ترکیه، مسکو در زمینههای اطلاعاتی، نظامی و... بر ترکیه فشار آورده و تحریمهای اقتصادی بر ضد آنکارا اعمال کرد. تنش و اختلاف بین دو کشور در این مسائل محدود نشده و در بحران سوریه نیز خود را با قوت بیشتری نشان داد. روسیه برای تحت فشار قرار دادن ترکیه، حزب «اتحاد دموکراتیک سوریه» و گروههای وابسته به «حزب کارگران کردستان» که علیه دولت ترکیه میجنگند را مورد حمایت قرار داد، در طرف مقابل، اردوغان نیز در مقام تلافی، حمایت خود از معارضان دولت سوریه که در حومه «حلب» جمع شده بودند را افزایش داد.
پس از تحولات اخیر ترکیه، رهبران حزب عدالت و توسعه به این نتیجه رسیدند که همپیمانان غربی، بعد از شکست کودتا حمایت خود را از این کشور دریغ کردهاند. از سویی مذاکرات مستمر مسکو و واشنگتن برای افزایش هماهنگیها در مورد سوریه، اردوغان را به این نتیجه رساند که هیچ توجیه منطقی برای ادامه خصومت و دشمنی با روسیه وجود ندارد. برداشت اردوغان از معادلات و مذاکرات روسیه و آمریکا در مورد سوریه، رئیسجمهور ترکیه را به گسترش روابط با روسیه هدایت خواهد کرد. مگر اینکه دخالتها و مخالفتهای واشنگتن، اردوغان را از دوستی و گسترش روابط با مسکو بازدارد.
ریشههای ضعف اردوغان
کودتای ترکیه روابط آنکارا و واشنگتن را دچار پیچیدگی کرد. مردم ترکیه با مشارکت در یک نظرسنجی، آمریکا را به دلیل حمایت از «فتح الله گولن» حامی و پردهنشین کودتا میدانند. همچنین برخی کارشناسان اعتقاد دارند، افسرانی که به عنوان حامی اصلی کودتا مطرح شدند از طرفداران گولن هستند. با این اوصاف، ترکیه تاکنون نتوانسته دلیل قانعکنندهای مبنی بر دست داشتن گولن در کودتا ارائه کند. در همین زمینه و برای اثبات نقش آمریکا در کودتای ترکیه، روزنامههای وابسته به حزب عدالت و توسعه به نقش آمریکا اشاره کرده و «سلیمان سویلو» وزیر کار کابینه دولت ترکیه، آمریکا را به دست داشتن در کودتا متهم کرده است.
بدون شک کودتای نافرجام ترکیه، خسارتبارترین واقعه سیاسی بعد از سقوط امپراتوری عثمانی در ترکیه به شمار میرود. هدف اصلی کودتاچیان دستگیری اردوغان بود. هرچند اردوغان توانست 15 دقیقه قبل از رسیدن آنها، هتل محل اقامتش را ترک کند. انفجارهای سنگین، مناطق مختلفی از جمله پارلمان ترکیه را به لرزه درآورده و مردم ترکیه را در ترسی عمیق فرو برد. آنکارا در 600 سال اخیر، یعنی پس از اشغالش توسط «تیمور لنگ» در سال 1402 میلادی، چنین حمله نظامی را تجربه نکرده بود. (منظور آسیای صغیر(ترکیه فعلی) است.)
استانبول نیز تا مرز فروپاشی پیش رفت، به طوری که هواپیماهای «اف16» در ارتفاع کم به پرواز درآمدند تا دیوار صوتی شهر را بشکنند و ترس بمباران هوایی را به جان 15میلیون شهروند بیاندازند.
مضاف بر این مسائل، کودتای ترکیه ضربه مهلکی بر پیکره این کشور وارد کرده و وجهه و اعتبار دولت و ارتش ترکیه را مخدوش کرد.
مردمی که هیچگاه باور نمیکردند که ارتش کشورشان به روی آنها آتش بگشاید، ناباورانه شاهد کشتار بیرحمانه مردم توسط ارتش بودند، که این کشتار به مرگ بیش از دویست تن منتهی شد. همین امر بیش از پیش خشم و نگرانی مردم نسبت به آینده ارتش را برانگیخت.
دخالت آمریکا در کودتا روز به روز در میان مردم ترکیه قوت بیشتری میگیرد و همین موضوع ترکها را واداشته است تا برای نخستین بار در مورد عضویت ارتش در پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» دچار شک و تردید شوند. این موضوع مردم ترکیه را به سمت تقویت همکاری با روسیه متمایل ساخته است. از طرفی همین موضوع راه را برای اردوغان تسهیل کرده تا برخی از سیاستهای اوراسیایی خود را اجرایی کند. ارتباط قوی بین ارتش ترکیه و ناتو و خدشهدار شدن اعتبار ارتش در این ماجرا سیاست نگرش به شرق اردوغان را تقویت کرده است. از طرفی مخالفت آمریکا با استرداد گولن به ترکیه، موضوعی است که تیرگی روابط ترکیه و آمریکا را در پی داشته و به بهبود روابط ترکیه و روسیه کمک کرده است.
آنکارا و مسکو، قبل از شکست کودتا، برای ترمیم شکاف ایجاد شده بین دو کشور تلاشهایی کرده بودند، مثلا اردوغان در تاریخ 27 تیر 95 طی نامهای، مراتب تأسف خود را از سرنگونی هواپیمای روسی اعلام کرده بود. در این راستا دو رئیسجمهور توافق کردند دو طرف در هفته اول مرداد یکدیگر را ملاقات کرده و در باب عادیسازی روابط مذاکره کنند. ترس آنکارا از توافق محتمل روسیه و آمریکا در مورد سوریه و بلاتکلیفی ترکیه در جریان این توافق، اردوغان را بر آن داشت نامه عذرخواهی مذکور را برای پوتین ارسال کند.
نقش سوریه و مساله کردها در بهبود روابط
ترکیه در بحران سوریه با اقداماتی علیه داعش میتواند هم از پیشروی کردها جلوگیری کرده و حزب کارگران کردستان(پ ک ک) را زمینگیر کند و هم موجب رضایتمندی روسیه شود. ترکیه به خوبی میداند برای شکست حزب کارگران کردستان باید بین این حزب و روسیه فاصله ایجاد کند و این فاصله از رهگذر بهبود رابطه با روسیه محقق خواهد شد. ایجاد فاصله بین حزب کارگران و روسیه مضاف بر شکست حزب کارگران، به تضعیف کردهای سوریه نیز منجر خواهد شد. جایی که حزب اتحاد دموکراتیک و شاخه نظامی آن یعنی «یگانهای مدافع خلق» با حمایت روسیه و آمریکا بر اراضی شمال سوریه مسلط میشوند.
از طرفی اگر چنانچه ترکیه بتواند از رهگذر بحران سوریه، پایگاه گروه تروریستی داعش در نزدیکی شهر «منبج» در استان «حلب» را به کنترل درآورد، ضمن تقویت جایگاه خود، میتواند برنامههای دو حزب اتحاد دموکراتیک و حزب کارگران کردستان را نقش بر آب کند. با وجود احساس تهدید ترکیه از ناحیه داعش، این کشور در شرایط کنونی بیشترین تهدید را از ناحیه دو حزب یاد شده احساس میکند. به همین دلیل تلاش میکند به هر طریقی برتری آنها در سوریه را به تضعیف و شکست منتهی کند. تسلط کردها بر منبج به وحدت و یکپارچه شدن کانتونهای «کوبانی»، «عفرین» و «جزیره» کمک خواهد کرد. این موضوعی است که ترکیه را به هراس انداخته تا از طریق نزدیکی به روسیه طرح کردها را به شکست بکشاند.
انگیزههای پوتین برای برقراری روابط با آنکارا
از نگاه کرملین، تنها نقطه امیدی که پس از پایان جنگ سرد برای روسیه در موضوع رابطه با ترکیه باقی ماند، دور نشدن کامل ترکیه از روسیه بود. همین مسأله باعث شد تا روسیه راهبرد گسترش روابط با ترکیه را در پیش بگیرد. چرا که روسیه به خوبی میدانست دوری مسکو از ترکیه به نزدیکی آنکارا به ناتو منتهی خواهد شد. پوتین نیز در ماجرای اخیر با عنایت به این مسأله به سمت بهبود روابط با ترکیه حرکت کرد.
از سوی دیگر پوتین به این باور رسیده که تحریمهای مستمر مسکو علیه آنکارا، بیشتر ضد روسیه تمام شده است، چرا که بسیاری از مشتریان روسی به کالاهای با کیفیت و ارزان قیمت ترکیه تمایل دارند. از سویی روسیه نیز به بازار ترکیه نیاز دارد. تحریمهای اروپایی و آمریکایی، همچنین سقوط ناگهانی قیمت نفت، متغیرهای است که این نیاز را دو چندان کرده است.
فرضیههای واشنگتن
حقیقت این است که همواره تغییر و تحولات روابط ترکیه و روسیه، برای واشنگتن سوال برانگیز و مبهم بوده است؛ بخصوص پس از دیدار پوتین با اردوغان، این فضا مبهمتر شد. به عنوان مثال روسیه عنوان کرده است برای اینکه غرب حلب تحت تسلط دولت مرکزی سوریه قرار گیرد این کشور از یگانهای مدافع خلق حمایت خواهد کرد. در مقابل، ترکیه از این حمایت روسیه بیمناک است. از طرفی در داخل ترکیه مخالفتهایی وجود دارد که حمایت دولت ترکیه از گروههای معارض سوری در شرق حلب را منع میکند. در این شرایط احتمالا پوتین در چشمانداز آینده و برای تحریک و حفظ ترکیه دو عمل انجام خواهد داد. یک؛ بخشی از تحریمهای اعمال شده بر ضد ترکیه را لغو خواهد کرد و دیگری، به نفوذ ترکیه در آسیای میانه کمک خواهد کرد. با تداوم این روند اگر آمریکا گولن را تسلیم آنکارا نکند، بزرگترین انگیزه را برای نزدیکی دو کشور مهیا کرده است. بنابراین هرگونه تغییر روابط ترکیه و روسیه برای واشنگتن حیاتی و قابلتوجه میباشد.
***
• این گزارش، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان و تصمیمسازان و تصمیمگیران ترجمه شده و الزاماً منعکسکنندهی مواضع و دیدگاههای اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
• ترجمه و تلخیص «العلاقات التركية- الروسية بعد إذابة الجليد بين أردوغان وبوتين»، منتشر شده در وبگاه «معهد واشنطن لسیاسة الشرق الأدنی» در تاریخ 19 مرداد 95، قابل بازیابی در پیوند زیر:
• مترجم: گروه رصد اندیشکده راهبردی تبیین