اندیشکده راهبردی تبیین- تحولات لبنان در سال ۱۳۹۹ را میتوان متأثر از روزهای ناآرام این کشور در سال ۱۳۹۸ و بهویژه روندهای پس از اعتراضات دانست. شکست قابل پیشبینی دولت حسان دیاب، تشدید بحران اقتصادی، انفجار در بندر بیروت با صدها کشته و زخمی و میلیاردها دلار خسارت بر اقتصاد بحرانزده لبنان، فشار آمریکا برای تشکیل دولتی بدون حضور حزبالله، تلاش فرانسه برای افزایش نفوذ در لبنان و درنهایت بازی تکراری بازگشت حریری به قدرت، ازجمله مهمترین روندهای سیاست داخلی و خارجی لبنان در سال گذشته بود. با استقرار بایدن در کاخ سفید و افزایش امیدها درباره امکان درک مشترک واشنگتن و پاریس درباره واقعیتهای جامعه لبنان، اگرچه به نظر میرسد از موانع تشکیل دولت حریری کاسته شده، اما تعمیق بحران اقتصادی به دنبال انفجار بندر بیروت و آسیبهای جدی کرونا به صنعت گردشگری لبنان، نشانههای آشکار تداوم وضعیت نابهسامان این کشور است. نوشتار پیش رو تلاش میکند به اختصار، تحولات لبنان در سالی که گذشت را مورد ارزیابی قرار دهد.
۱- انفجار در بندر بیروت
انفجار ۱۴ مردادماه حدود ۲ هزار و ۷۵۰ تن نیترات آمونیوم در بندر بیروت را میتوان یکی از مهمترین تحولات سالهای اخیر لبنان دانست که منجر به کشته شدن بیش از ۱۷۰ نفر شد. اگرچه در روزهای ابتدایی این انفجار، گمانهزنیهای فراوانی درباره عمدی بودن آن مطرح شد، تاکنون اما هنوز نتایج تحقیقات رسمی درباره این حادثه منتشر نشده است. از اینرو به نظر میرسد فارغ از اتهامات برخی گروهها علیه حزبالله درباره نگهداری مواد در معرض انفجار در بندر بیروت که در روزهای نخست پس از حادثه مطرح شد، مهمترین پیامد این رویداد، تعمیق بحران اقتصادی در لبنان و فراهم کردن مقدمات استعفای دیاب بود.
در روزهای پساانفجار البته فرانسه تلاش کرد تا به تقویت نفوذ خود میان جامعه لبنان بپردازد. سفر رئیسجمهور فرانسه به لبنان و طرح وی برای تشکیل دولت ائتلافی در این کشور را میتوان در همین چارچوب ارزیابی کرد. طرحی که بهرغم استقبال حزبالله، با مقاومت آمریکا برابر حضور حزبالله در دولت و اختلافات گسترده جریانات داخلی لبنان، حداقل تا لحظه نگارش این سطور به سرانجامی نرسیده است. در مجموع، تحولات پس از انفجار بیروت چیزی فراتر از همدردی جامعه بینالمللی، دستاوردی برای لبنانیها نداشت. به صورت کلی کمکهای مالی برخی طرفها ازجمله دولتهای عربی به بیروت در سالهای اخیر کاهش داشته که حداقل بخشی از دلایل آن را میتوان در قدرتیابی حزبالله در لبنان و نارضایتی بازیگران خارجی از عملکرد جریان ۱۴ مارس در کنار زدن حزبالله از قدرت رهگیری کرد.
ازسوی دیگر افزایش تنش در روابط تهران و واشنگتن در سالهای اخیر و بهنوعی انسداد در پرونده لبنان، باعث شکل خاصی از انفعال میان دولتهای عربی نسبت به تحولات لبنان شده است. هرچند که برخی بازیگران منطقهای مانند ترکیه در روزهای پس از انفجار تلاش کردند تا در مناطقی از لبنان مانند طرابلس، به افزایش نفوذ خود بپردازند که البته همین تلاشها و وعدههای برخی دولتهای عربی به کمک برای بازسازی بندر بیروت، تاکنون آورده اقتصادی خاصی برای مردم لبنان نداشته است.
۲- شکست قابل پیشبینی دیاب
همچنان که پیشبینی میشد تشکیل دولت در لبنان بدون مشارکت جریان ۱۴ مارس، در شرایطی که بازیگران خارجی، تمایلی به نقشآفرینی مثبت در لبنان ندارند، به معنای شکست دولت خواهد بود، دولت حسان دیاب با طی همین مسیر، کمتر از هفت ماه پس از تشکیل، استعفا کرد. واقعیت این است که جریان ۱۴ مارس با وجود رقابت میان سعد الحریری و سمیر جعجع و در میانه اختلاف دیدگاه فرانسه و آمریکا، یک سناریوی چند مرحلهای را درپیش گرفته بود که از اعتراضات مردمی سال گذشته در لبنان آغاز شد. تشکیل دولتی با حمایت کامل هشت مارس و کنارهگیری ۱۴ مارس، فضاسازی در افکار عمومی پیرامون دولت حسان دیاب با کلیدواژه «اللون الواحد»، شکست دولت منتخب در ماههای ابتدایی و در نهایت صورتبندی نظمی جدید با ویژگیهایی مطلوبتر، گامهای بعدی این سناریو بود که البته همچنان میان کشمکش بازیگران داخلی قرار دارد.
دیاب اگرچه خود یک چهره تکنوکرات و غیرسیاسی بود و تلاش کرد تا کابینهای متشکل از افراد متخصص تشکیل دهد، اما این واقعیت در لبنان بدیهی به نظر میرسد که دولت فراجناحی یا دولتی بدون حضور احزاب برای جامعهای که تا اعماق مناسبات اجتماعی و سیاسی آن مبتنی بر طائفهگری و فرقهگرایی است، نه ممکن و نه البته در شرایط فعلی مطلوب مینماید. با استعفای دیاب، دور طولانی معرفی مأمور تشکیل کابینه آغاز شد که از همان ابتدا نیز مشخص بود الحریری با وجود امتناع ظاهری از پذیرش این مسئولیت، تنها گزینه موجود و البته ناگزیر در لبنان است.
پس از استعفای دیاب و رایزنیهای فراوان، مصطفی ادیب مأمور تشکیل دولت شد که البته کمتر از یک ماه پس از آغاز مأموریت، از این سمت انصراف داد. در ساعات نخست پس از اعلام انصراف ادیب از تشکیل کابینه جدید لبنان، تقریباً هردو جناح هشت و ۱۴ مارس، دیگری را مسئول شکست در تشکیل دولت اعلام کردند. «سعد الحریری» گفت: «افرادی که از شکست ابتکار عمل رئیسجمهور فرانسه خوشحال شدند، برای از دست رفتن این فرصت استثنائی، انگشتان خود را خواهند گزید». دفتر مطبوعاتی «نبیه بری» نیز با صدور بیانیهای تأکید کرد: «هیچکس به اندازه ما به ابتکار فرانسه متعهد نبود؛ اما کسانی هستند که برخلاف اصول، این روند را به شکست کشاندند». برخی اما فشار ریاض به الحریری برای پرهیز از مشارکت در دولت جدید و تهدید به حمایت از برادرش بهاء الحریری را عامل شکست ادیب قلمداد کردند. در مقابل اما مخالفان هشت مارس، پافشاری حزبالله و امل برای انتخاب فردی وابسته به آنها برای وزارت دارایی را مانع تشکیل دولت دانستند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
۳- تشدید بحران اقتصادی
بحران اقتصادی لبنان که از اواسط سال ۲۰۱۹ آغاز شد، در ماههای اخیر به اوج خود رسیده است. براساس آمارها بیشترین رشد اقتصادی منفی منطقه در سال ۲۰۲۰ را لبنان با رشد منفی ۱۹٫۲ درصد به خود اختصاص داد که نشاندهنده عمق بحران اقتصادی در این کشور است[۱]. قیمت دلار در لحظه نگارش این یادداشت به بیش از ۱۰ هزار دلار افزایش یافته و دولت در تأمین و توزیع کافی و مناسب کالاهای اساسی و نیازهای ضروری مانند سوخت، برق و … دچار مشکلات عدیدهای است.
اعتراضات در لبنان سال ۹۹ و تا روزهای پایانی این سال نیز تداوم داشت. انسداد معابر و خیابانها و حمله به بانکها تقریباً مهمترین حرکت اعتراضی در شهرهای بیروت، طرابلس، صیدا و سایر مناطق بود. آغاز واکسیناسیون در لبنان با واکسن فایزر نیز حداقل تاکنون نتوانسته بارقههایی از امید در اقتصاد بحرانزده لبنان ایجاد کند و به نظر میرسد تا میانمدت و زمان بازگشت رونق صنعت گردشگری به شرایط پیش از کرونا از یکسو و بهبود اوضاع داخلی لبنان برای جذب دوباره سرمایههای خارجی از سوی دیگر، وضعیت اقتصادی این کشور روبه بهبود نخواهد بود.
اینکه ریشهیابی بحران اقتصادی در لبنان را دقیقا باید از کدام نقطه آغاز و چه مسیری را طی کرد، خارج از فرصت یادداشت حاضر است، اما یک نکته مهم اینکه بحران در لبنان را صرفا نمیتوان ناشی از عملکرد جریانات وابسته به ۱۴ مارس دانست؛ چهاینکه متحدان حزبالله نیز از منظرهای متفاوتی، بخشی از مناسبات فاسد و بحرانساز در لبناناند. به همین دلیل تمایلی به اصلاح ساختارها و نهادهای ناکارآمد و فسادزا در لبنان، ازجمله بانک مرکزی، حتی میان بخش مهمی از جریان هشت مارس نیز وجود ندارد که نمونه روشن آن را میتوان در حمایت ضمنی نبیه بری از ریاض سلامه رئیس بانک مرکزی لبنان مشاهده کرد[۲]. دولت در لبنان به عنوان هسته مرکزی نظام توزیع رانت که عموماً یا خود بخشی از جریان فسادزا بوده و یا منافع طبقه متکی به رانت را نمایندگی میکرده، نهتنها نمیتواند عاملی برای مبارزه با فساد باشد، بلکه تسهیلگر آن است.
۴- بازگشت حریری
پس از فراز و نشسبهای بسیار، در نهایت اول آبان سال گذشته سعد الحریری پس از کسب ۶۵ رأی از پارلمان لبنان، ازسوی میشل عون به عنوان مأمور تشکیل کابینه معرفی شد و همان سناریوی تقریبا همیشگی به تحقق پیوست. اینبار اما از همان ابتدا به نظر میرسید که شکاف میان الحریری و جبران باسیل، رهبر حزب مسیحی جریان ملی آزاد بیش از گذشته است. در نتیجه علاوه بر شکاف از پیش موجود درباره تشکیل دولت با یا بدون حضور حزبالله، اکنون اختلاف میان الحریری و باسیل نیز بر آن افزوده شده است و درنتیجه تا لحظه نگارش این یادداشت، الحریری با گذشت پنج ماه از آغاز رایزنیها و سفرهای متعدد به کشورهایی مانند ترکیه و امارات، همچنان نتوانسته دولت را تشکیل دهد.
آنچنان که از فضای داخلی لبنان بهدست میآید، الحریری چندان توجهی به درخواستهای رئیسجمهور برای تشکیل دولت ندارد. جریان آزاد ملی هم که رهبر آن داماد و فرد مورد اعتماد رئیسجمهور محسوب میشود، نه میخواهد و نه مناسبات طائفهای و فرقهای در لبنان اجازه میدهد از حق خود عقبنشینی کند. حزبالله نیز در این میان اگرچه در حمایت از رئیسجمهور، امل را چندان همراه خود ندارد، اما معتقد است نخستوزیر مانند همه ادوار گذشته باید فهرست وزرای پیشنهادی را با هماهنگی احزاب و شخص رئیسجمهور تهیه کند.
۵- روندهای پیش رو در لبنان
وضعیت فعلی لبنان به لحاظ سیاسی و اقتصادی شکننده است. تجمعات و بیانیههایی هفتههای اخیر ازسوی احزاب مسیحی ضد مقاومت، نشاندهنده این شکنندگی است. اگرچه توافق نانوشتهای میان بازیگران داخلی و خارجی برای کنترل تنش در وضعیتی پیش از جنگ داخلی وجود دارد، اما احزابی که در سالهای اخیر خود را در موقعیت ضعف میبینند به دنبال تحمیل «طائف»ی جدید به شطرنج سیاسی لبناناند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
در شرایط فعلی لبنان، آمریکا و عربستان تمایلی به حضور حزبالله در قدرت ندارند، فهم فرانسه از واقعیتهای جامعه لبنان نیز اگرچه متفاوت است، پاریس اما توانایی پایان دادن به وضعیت فعلی ازطریق اجماع میان جناحهای داخلی لبنانی و جلب حمایتهای اقتصادی خارجی را ندارد. بنابراین اگرچه با پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا امیدهایی برای تغییر شرایط در لبنان ایجاد شده، اما احتمالاً این امیدها تا تحقق واقعیتهای میدانی فاصله دارد. بهبود شرایط داخلی لبنان فعلا از اولویت بازیگران منطقهای و بینالمللی خارج شده و به همین دلیل باید به انتظار تحولات آتی برای تغییر شرایط بود.
در چنین شرایطی به نظر میرسد سطح کنشگری حزبالله در دولت نباید از سطحی فراتر رود. مسئولیت اقتصاد بحرانزده لبنان نباید با فضاسازی رسانهای و کنارنشستن آنهایی که خود مهمترین عاملان وضعیت فعلی هستند، بر یک جریان تحمیل شود. اگرچه نحوه کنشگری متقابل الحریری و عون در شرایط آتی لبنان مؤثر است، اما به نظر میرسد بهبود وضعیت در این کشور تابع متغیرهای بیشتری است که بخشی از آنها چندان در اراده بازیگران داخلی نیست.
نتیجهگیری
تحولات لبنان در سال ۹۹ متأثر از رویدادها و روندهای داخلی و منطقهای سالهای اخیر در غرب آسیا بود. در این چارچوب به همان میزان که شکاف داخلی میان جریانهای سیاسی لبنانی فزاینده به نظر میرسید، تنش میان تهران و واشنگتن و تأثیرات ناشی از آن در بیروت نیز اثر گذاشت. انفجار در بندر بیروت، تیر خلاصی به دولت دیاب بود و تقریبا نیمی از سال نیز لبنان در گیرودار رایزنی الحریری با عون قرار داشت. بیدولتی، اختلافات داخلی و حتی زد و خوردهای پراکنده میان هواداران جناحهای سیاسی، مسئله جدیدی در لبنان نیست، آنچه اما شرایط سال گذشته را برای مردم این کشور دشوار کرد، افزایش شدید قیمتها، کاهش ارزش لیره برابر دلار و رکود در صنعت گردشگری به عنوان منبع مهم درآمد لبنانیها بود. این وضعیت به دلیل ناتوانی دولت در ارائه خدمات عمومی نمیتواند تداوم داشته باشد و درصورت عدم سازش جریانات داخلی بر سر یک راه حل مورد حمایت و اجماع بازیگران خارجی، آینده لبنان چندان افق روشنی نخواهد داشت.
فهرست مقالات
اندیشکده راهبردی تبیین برای تحلیل و بررسی تحولات لبنان در سال ۱۳۹۹، مجموعه مقالات و یادداشتهایی را منتشر کرده است که عنوان و پیوند آنها در زیر میآید.
پایان آتشبس در لبنان و ۱۰ نکته درباره تحولات اخیر
نقش رژیمصهیونیستی و آمریکا در تروریست نامیدن حزب الله از جانب آلمان
فشار آمریکا برای بازنگری در مأموریت یونیفل؛ دلایل و پیامدها
جنگ قریب الوقوع حزب الله و رژیم صهیونیستی؛ علل و پیامدها
شرایط شکننده در لبنان و مطلوبیتهای بازیگران خارجی
علل و پیامدهای استعفای دولت لبنان و سناریوهای پیشِ رو
انفجار در بیروت؛ ابعاد و پیامدهای داخلی
نفوذ فزاینده ترکیه در لبنان؛ زمینهها و پیامدها
تحولات پساانفجار در لبنان و نقشآفرینی بازیگران خارجی
منابع
[۱] http://www.xinhuanet.com/english/2020-12/01/c_139555969.htm
[۲] http://tabyincenter.ir/36734